ٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ، أَندَادًا وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون را بگوييد.
الف) گرچه پديد آورندگان قوانين تجويدي در ابتدأ، قوانين مذكور را به خاطر قرائت صحيح و زيباي آيات قرآن كريم قرار دادند، ولي قوانين تجويدي جزيي از ادبيات زبان عربي محسوب ميشد و در ساير متون عربي نيز مانند: دعاها و... جاري ميشده است.
توضيح آن كه گرچه قبل از تدوين قوانين تجويدي مردم ادبيات پراكنده اي داشتند، ولي بعدها قوانيني به نام علم تجويد تدوين و تنظيم شد و تمام ادبيات عرب را در بر ميگيرد.
پس در دعاها مانند دعاي فرج اللهم كن لوليك خوانده ميشود اللهم كلّ وليك همچنين در ساير دعاها نيز قوانين تجويدي را ميتوان جاري كرد.
ب) در كلمه كَافِرٍ بِهِ قاعده "اقلاب" كه از احكام نون ساكن و تنوين ميباشد، صورت گرفته است يعني كافرٍ در اصل كافرِنْ بوده كه نون ساكن در نزد حرف "ب" قلب به ميم ساكن ميشود و كافرِمْ به خوانده ميشود.
در كلمه ثمناً قليلاً و ايّاي ادغام نون ساكن در "واو" كه يكي از حروف يرملون است صورت گرفته و قليلَوْ و ايّاي خوانده ميشود.
در كلمه عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ، ظُـلُمَـَتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ و أَندَادًا وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون نيز قاعده ادغام جاري ميشود و نون ساكن در يكي از حروف يرملون "واو" ادغام ميشود و خوانده ميشوند: عدلُو و لا هم؛ و ظلماتُوْ و رعدوْ و برقُيْ يجعلون و اندادَوْ و انتم تعلمون در كلمه و لهم عذاب اليم بما كانوا نيز قاعده اقلاب و قلب حروف نون ساكن به ميم صورت گرفته و اليمُمْ بما كانوا خوانده ميشود.(ر.ك: حليه القرآن (قواعد تجويد)، سيد محسن موسوي بلده، ج 2، ص 83ـ88، انتشارات شركت چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، تهران.)