پسر زکريا يحيى پسر زكريا يكى از پيامبران ستايش شده در قرآن است كه در پنج آيه نام او ذكر شده است. به موجب آيه 13 سوره مريم، به يحيى خطاب شده كه كتاب را با قوت و نيرو بگير. از اين آيه استفاده كرده اند كه يحيى صاحب كتاب بوده است.(1)
اما در همين آيات اندك، مدحى بليغ از او شده است:
وَسَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً؛(2)
و درود بر او روزى كه زاده شد و روزى كه مىميرد و روزى كه زنده برانگيخته خواهد شد. وَزَكَرِيّا وَيَحْيى وَعِيسى وَإِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ؛(3)
و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند.
أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّداً وَحَصُوراً؛(4)
خداوند تو را به ولادت يحيى كه تصديق كننده حقانيت كلمة الله است و بزرگوار و خويشتندار (پرهيزنده از زنان) است مژده مى دهد.
او پيامبرى است كه در نوجوانى به مقام نبوت نايل شده و مراتب كمال را از همان سالهاى نوجوانى پيموده است؛
يا يَحْيى خُذِ الكِتابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً؛(5)
اى يحيى، كتاب خدا را به جد و جهد بگير، و از كودكى به او نبوت داديم.
يحيى اسوه شهادت
هرچند در مورد دعوت يحيى در قرآن شرحى داده نشده و تنها تولد او مذكور است، ازخلال روايات چندى مى توان برخى از خصوصيات اخلاقى و شيوه هاى تربيتى و تبليغى او را استنباط نمود كه با توجه به شهادت مظلومانه او كه در پى عدم خضوع و تسليم دربرابر قدرتهاى حاكم بود، بايد او را اسوه شهادت و جان نثارى در راه خدا بدانيم.
قال رسول الله(ص): اين الشهيد ابن الشهيد يلبس الوبر و يأكل الشجر مخافة الذنب. قال ابن وهب: يريد يحيى بن زكريا؛(6)
رسول خدا فرمود: كجاست شهيد فرزند شهيد؟! او كه لباس پشمين مى پوشيد و از برگدرخت تناول مىكرد از خوف آن كه به گناه نيفتد. ابن وهب گويد: منظور پيامبر يحيى پسر زكريا بود.
شيوههاى تربيتى و تبليغى حضرت يحيى(ع)
1. دعوت به توحيد و ارشاد به نيكى
معرفى ذات حق و صافت الهى از مأموريتهاى اوليه انبياست و يحيى بن زكريا در اين زمينه از نثار جان و مال خويش نيز دريغ نكرد. آيه زير مىتواند اشاره اى به دعوت يحيى باشد؛ يا يَحْيى خُذِ الكِتابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً؛(7) چرا كه از مصاديق بارز اخذ كتاب باقدرت و قوت، دعوت مردم به محتواى كتاب يعنى توحيد است؛ در بحارالأنوار آمده است: <مردم را به پرستش خداى تعالى دعوت مىكرد، در حالى كه لباس مويين مى پوشيد و هيچ درهم و دينارى نداشت».(8)
علامه طباطبايى در تشريح دعوت يحيى مىگويد:
او سيدى بزرگوار در ميان قومش بود كه دلهاى مردم به سوى او متمايل بود، به نزد او گرد مى آمدند پس وى آنان را به بازگشت به خدا فرا مى خواند و به تقوا سفارش مىكرد تا آن كه به شهادت رسيد.(9)
2. حسن خلق و نيكوكارى
از صفات اساسى تمام پيامبران خوش خلقى بوده است. قرآن اين صفت را براى يحيى در جلوه ها و در مصاديق ويژهاى چون نيكى به پدر و مادر، مهرورزى به ديگران و پرهيز از جبارمنشى ترسيم نموده است:
وَحَناناً مِنْ لَدُنّا وَزَكوةً وَكانَ تَقِيّاً * وَبَرّاً بِوالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبّاراً عَصِيّاً؛(10)
و از جانب خود، مهرورزى و مهربانى و پاكى به او بخشيديم و او تقواپيشه بود و با پدر و مادر خويش نيك رفتار بود و زورگويى نافرمان نبود.
بر اساس آيه فوق، اين پيامبر الهى، مأواى بى پناهان و نيازمندان بوده و با مهربانى و شفقت و گشاده رويى با آنان برخورد مىكرده است و به ويژه در معاشرت و رفتار با پدر و مادر همواره نيكى و احسان به آنان را اصل دانسته و هيچ گاه اين سجيه ارزشمند را فراموش نكرده است.
3. ساده زيستى
انبيا با پرهيز از مظاهر فريبنده دنيوى و مادى، سعى در ترويج اين انديشه داشتهاند كه دنياى آخرت هرچند از ديد ما بهدور است اما قابل اعتماد و اتكاست و مىتوان و بلكه بايد اين جلوههاى زودگذر را تنها پلى براى وصول به آن سراى جاويد دانست. البته اين به مفهوم ترك دنيا، رهبانيت و پشت كردن به تمام مظاهر زندگى مادى، كه مطابق غريزه و خلقت نخستين بشر است نمى باشد. آن گونه كه برخى مسيحيان و صوفى مسلكان بدعت نهاده و به دين الهى نسبت داده اند، بلكه به مفهوم شناخت صحيح جايگاه دنيا دربرابر آخرت به عنوان منزلگاهى موقت و پلى براى گذر است.
در قصص الانبياء، آمده است:
عيسى بن مريم و يحيى بن زكريا دو پسر خاله بودند. عيسى لباس پشمينه مىپوشيد و يحيى لباسى از پشم شتر. هيچ يك از آنها درهم و دينار، عبدو كنيز و حتى پناهگاهى براى سكونت نداشتند. هر كجا شب ايشان را فرا مىرسيد بيتوته مىكردند و چون در صدد جدايى بر آمدند، يحيى گفت: مرا سفارش كن. گفت: خشم مگير، گفت: هميشه نمىتوانم. گفت: مال دنيا ميندوز، گفت: اين وصيت را شايد بتوانم انجام دهم.(11)
جدول مشخصات و عناصر شيوه هاى تبليغ حضرت يحيى(ع)
رديف شيوهها محل اجرا نوع بيان وسايل وابزارها زمينه ها(عوامل موجبه ) هدف ميزان پذيرش 1 دعوت به توحيد و ارشاد به نيكى هم هجا گفتارى كتاب الهى رواج شرك در جامعه گسترش توحيد ضعيف 2 حسن خلق و نيكوكارى همهجا عملى مهربانى، پناه دادن و... - جلب دلها و جذب اعتماد متوسط 3 ساده زيستى هم هجا عملى - توجه و عاقبت زندگى دنيوى تبليغ غيرمستقيم و جذب دلها متوسط
1 - خزائلى، اعلام قرآن، ص668.
2- مريم (19) آيه 15.
3 - انعام (6) آيه 85.
4 - آل عمران (3) آيه 39.
5 - مريم (19) آيه 12.
6 - ابن كثير، قصص الانبياء، ج 2، ص 240.
7 - مريم (19) آيه 12.
8 - محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 14، ص 189.
9 - محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 14، ص 27.
10 - مريم (19) آيه 13.
11 - ابن كثير، قصص الانبياء، ج 2، ص 342.