زنان بهشتى (2)
زنان بهشتى (2)
احمد صادقى
5 ـ ياقوت و مرجان
پس از آنکه ويژگىهاى چشمانزنان بهشتى بيان
گرديد، قرآن کريم، وضع و ويژگىهايى اندام و
جسم آنان را به نمايش مىگذارد. در اين باره مىفرمايد:
آنان مانند ياقوت و مرجان هستند.1
مىدانيم که در شعر وادب،اين دو عنصر، زياد مورد
تمثيلو تشبيهواقع شدهاند و اديبان و شاعران و عارفان، زيبايىهاى
مورد نظر خويش را در قالب ياقوت و مرجان، مجسّم کرده اند.
ياقوت، سنگى معدنى است که رنگهاى گوناگون دارد،
ولى معروفترين آن، «ياقوت سرخ» است که سرخى و درخشندگى
ويژهاى دارد.
مرجان نيز حيوانى دريايى شبيه
شاخههاى درخت است که رنگهاى گوناگونى دارد وشاخصترين
آن، رنگ سفيد است.2 گويا قرآن کريم با مثال آوردن «ياقوت
و مرجان» خواسته است وضع بدن و اندام زنان بهشتى را که سرخى و سفيدى
شفاف، در هم آميخته و رنگ جذّاب و چشم نوازى دارد، ترسيم کند.
در حديث نيز چنين مىخوانيم: «زنان بهشتى
به گونهاى هستند که سفيدى مغز ساق پاى آنان از روى
هفتاد پرده ديده مىشود و خداوند فرموده است:آنان همانند ياقوت
و مرجان اند».3
6 ـ مرواريد درخشان
«مرواريد در صدف قرار گرفته»، ويژگى ديگرى
از زنان بهشتى است که قرآن کريم، آن را به عنوان يکى از
نعمتهاى بهشتى براى نزديک کردن به ذهن افراد مطرح مىکند
و مىفرمايد: «آن زنان مانند مرواريد، در صدف پنهان شده اند».
بنابراين، حورالعين زنانى هستند که سياهى
چشم آنان مشکى کامل و سفيدى چشمهاى درشت آنان کاملاً سفيد
و شفّاف است. بدن و اندام آنان نيز در سفيدى و ظرافت مثل لؤلؤ
مکنون، يعنى مثل مرواريدى است که در صدف سفيد شفّاف
ديگرى قرار گرفته و هيچ دستى به آنان نرسيده و هيچ
غبارو آلايشى بر آنان وارد نشده است و کاملاً ظريف، زيبا،
جذّاب و دل فريب اند.
اين زنان، با اين گونه چشمها و اندام هايى که
توصيف شد، وقتى کنار همسران خويش قرار مىگيرند، با
آوازهاى زيبا و پرطنين خود، به خوانندگى و نغمه سرايى
پرشور و دل نشينى مىپردازند.
در روايتى از پيامبر(ص) مىخوانيم:«زنان
بهشتى براى همسران خويش، به گونهاى آواز مىخوانند
و آن چنان صدايى دارند که تا آن وقت، هيچ کسى چنين
آواز و صدايى را نشنيده است».4
7ـ خراميدن
هنگام ورود اهل ايمان و عمل به بهشت، به آنان دستور مىرسد:
«شما و همسرتان در نهايت بهجت و شادمانى وارد شويد.»5 سپس قرآن
مىفرمايد: «آنان در باغى از بهشت، شادمان خواهند بود».6
وقتى قرآن به اهل ايمان مىفرمايد: «أنْتُم و
أزْواجُکُم تُحْبَروُن»، با به کار گرفتن واژهى «تُحْبَروُن» که مفرد آن
«حَبْرْ» است،معناهايى مانند: احترام مىشويد، زيبايى
و نورانيت داريد، شادمان هستيد و آثار نيک و ماندگار داريد،
مورد نظر است.7 آنگاه که چنين حالتهاى سرورآفرين و لذّت بخشى
به مردان و همسرانشان در بهشت دست مىدهد، آنان با گردش و قدم زدن در باغها
و زير سايهها و کنار جويبارهاى بهشت، به تفريح مىپردازند
و با بهرهمندى از نعمتهاى مادّى و معنوى، عشق و صفاى
واقعى و جاويدان را درک مىکنند.
به دليل ظهور آثار نعمت و خرسندى و سرور بهشتى، عنوان اين
فراز از آيات قرآنى را «خراميدن»؛ يعنى گردش همراه
با وقار، زيبايى و ناز و کرشمهى «مردان و زنان بهشتى»
در سبزهزاران و مناظر چشم نواز و دل نشين طبيعى ناميديم.
8 ـ در خيمههاى پرشکوه
گويا گردش و تفريح در باغهاى زيبا به پايان
رسيده و بايد در خيمههاى پرشکوهى که محلّ سکونت و
استراحت بيشتر است، استقرار يافت و زندگى بهترى را آغاز
کرد.قرآن کريم، اين صحنه را چنين ترسيم کرده است: «حوريانى
که در خيمههاى بهشتى مستورند.»8
خيمههاى بهشتى که در آن حوريان درشت چشم براى
همسران و مخصوص آنان و به دور از چشم ديگران، در اختيارشان قرار دارد،
چگونه است؟ آيا هم چون خيمه هايى است که جوانان و اهل دل
با همسران خويش، در کنار برکه، جويبار و آبشار، روى مرغزارى
زير درختان سپيدار و برفراز تپّهاى زيباى يا
در جاى پرطراوت و شاعرانهاى برپا مىکنند و به استراحت و لذّت
مطلوب مىپردازند؟!
اهل لغت دربارهى وضع اين خيمهها مىگويند:
اين خيمهها برخلاف خيمههاى دنيايى که
از پارچه است، خانه هايى هستند که از چوب ساخته شده9 يا خانه هايى
که از سنگ و مانند آن ساخته شدهاند.10 شايد هم کاخهاى مخصوصى
باشد.
به هرحال، خيمههاى بهشتى که قرآن به آن اشاره مىکند،از
هر جنسى باشد،براساس روايت امام صادق(ع): گسترده و بزرگ و زيبا
هستند و هريک چهار در دارند و بر هر درى، زنان جوان فراوانى از
جانب خداوند متعال، براى مؤمنان نگهبانى مىکنند و به آنان مژدهى
ورود مىدهند.11
به گفته پيامبر اکرم(ص)، زنان بهشتى يا همان حورالعين
وقتى کنار همسران خويش قرار گرفتند، با صداى بلند و جذّابى
که هرگز به زيبايى آن شنيده نشده است، خطاب به شوهران خود
مىگويند:«ما هميشه در بهشت هستيم و مرگ به سراغ ما
نخواهد آمد. ما پيوسته در ناز و نعمت به سر مىبريم و گرفتار
کاستى و نادارى نخواهيم شد. ما هميشه در خوشحالى و
رضايتمندى به سر مىبريم و خشم و تندخويى
نداريم. خداوند ما را براى مردان مؤمن و بزرگوار آفريده است.
خوشا به حال کسى که ما به وى تعلّق داريم و (در اين خيمهها)
با او زندگى مىکنيم.12
9ـ با همهى زيبايى ها
خداوند در آيه ى ديگرى، ويژگىهاى
زنان بهشتى را با عبارت: «خيرات حسان»13 توصيف مىکند که
همهى خصلتهاى «حُسن سيرت» و«حُسن صورت» آنان را در بر مىگيرد.
بر اين اساس، زنانى که در چهار بهشت يا در دو بهشت يا
به طور کلّى در بهشت متعلّق به مؤمنان و شايستگان هستند، از ويژگىهاى
باطنى و خصلتهاى اخلاقى مانند: خوش زبانى و خوش رفتارى
و ويژگىهاى ظاهرى مانند: طراوت و زيبايى
چهره برخوردارند.14
بنابراين، مجموع ويژگىها و امتيازهاى زنان
بهشتى عبارتند از: جوانى و شادابى هميشگى، پاکى
و پيراستگى از هر گونه پليدى و آلودگى، بکر بودن، شيفتگى
در برابر همسران، چشمهاى سياه و درشت و شفاف چون ياقوت و
مرجان، درخشنگى چون مرواريد، خراميدن و دل ربايى،
حضور در خيمههاى پرشکوه، هم سنّ و سال بودن و خوش رفتارى با
همسران و آراستگى به همهى زيبايىهاى ظاهرى
و باطنى.
پىنوشت:
1. الرحمان، 58.
2.لغتنامهى دهخدا،
ج50،ص 106ـ 107.
3. کليات سعدى،
ص 302.
4. دايرة المعارف
القرن العشرين، فريد وجدى، ج 8، ص 722؛ لغت نامه دهخدا، ج 50، ص
107.
5. زخرف، 70.
6. روم، 15.
7.المفردات فى غريب
القرآن، ص106 ؛ المنجد، ص213.
8. الرحمان، 72.
9.مجمعالبحرين،
ص471.
10.المنجد، ص203.
11.روضهى کافى،
ص157؛ بحارالانوار، ج 8،ص162.
12.مجمع البيان، ج9،
ص211؛ کنزالعمال، ج14، ص518؛ بحارالانوار، ج8،ص121؛ منهجالصادقين، ج9،
ص211.
13. الرحمان، 70.
14.مجمعالبيان،
ج9،ص211.
منبع :بشارت،خرداد و تير
1382، شماره 35