نکتههاى زيباى قرآنى
نکتههاى زيباى قرآنى
مژده پورحسينى
آنچه پيش رو داريد، سلسله نکاتى است که با آيات
الهى عجين گشته، هر کدام به صورت موجز به موضوعات مورد نياز شما
ميپردازد .
هر مطلب شامل چند نکته جالب، کاربردى و مهم است که در هر شماره از
نشريه به برخى از اين نکات زيبا پرداخته ميشود و
در شماره بعد پيگيرى ميگردد . اين نکتهها - در
حد ممکن - کوتاه و کاربردى است ; زيرا با توجه به هجوم اطلاعات تفصيلى
پيرامون شما، گلگشت تنها قصد آن دارد تا در جمع بندى و استفاده از آن
چه ميدانيد، به شما يارى رساند .
در اين گلگلشت، پنجاه تکه نور از اين درياى نورانى
را براى شما فراهم کردهايم . اميد که مقبول افتد .
3 نکته درباره قرآن
1 . اين نکته راشنيدهايد که «هر کس در دوران جوانى
قرآن را قرائت کند در حالى که به آن ايمان دارد، قرآن با گوشت و خونش
آميخته ميشود» . فکر آن که قرآن در رگهاى انسان بگردد و در سينه
او بطپد، آدمى را به وجد ميآورد . جالب آن جاست که اين خصوصيت،
فقط در مورد جوانان آمده است و اين فرمايشى از امام صادق (ع)
است .
2 . اين نکته را هم بشنويد که قرآن به دو صورت نازل شده است; يک
بار در بيست و سوم ماه مبارک رمضان، از لوح محفوظ خداوند به سوى کعبه
انزال يافت و يک بار ديگر به صورت تدريجى و طى
بيست و سه سال، از خداوند به جبرئيل و از جبرئيل به پيامبر
اکرم (ص) تنزيل پيدا کرد . نکته جالب آن که چون کلمه انزال براى
فرود آمدن دفعى و کلمه تنزيل براى نزول تدريجى
استفاده ميشود، در سوره قدر، مصدر انزال مشاهده ميشود .
3 . آيا ميدانيد اميد بخشترين آيه
قرآن کدام است؟ اين مطلب را امام على (ع) به نقل از رسول خدا (ص) بيان
فرمايد: «اميد بخشترين آيه قرآن، آيه 114 سوره هود
است» . اگر به اميد نياز داريد، به سراغ قرآن برويد و اين
آيه را با اشتياق جست و جو کنيد .
12 نکته درباره قصههاى قرآنى
1 . بنا به تحقيق، 208 قطعه داستانى در قرآنى مجيد
آمده است که برخى ادامه برخى ديگر ميباشند و بعضى
از آنها نيز کامل و مستقل ميباشند .
2 . 63 سوره از 114 سوره قرآن کريم، حاوى قصه و حکايتى
است و اين يعنى آن که بيش از نيمى از سورههاى
قرآن، با هنر قصهپردازى به انتقال پيام خود پرداختهاند .
3 . بيشترين قصههاى قرآنى ابتدا در سوره اعراف و
پس از آن بقره ميباشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد .
4 . بيشترين داستانهاى قرآنى درباره حضرت موسى
و قوم بنى اسرائيل و فرعونيان است . پس از آن، بالاترين
آمار متعلق به داستانهاى حضرت ابراهيم (ع) و داستانهاى حضرت عيسى
(ع) و مادرش حضرت مريم (ع) است .
5 . هيچ يک از داستانهاى قرآنى براساس خيالپردازى
يا شخصيتهاى فرضى نيست و همه قصههاى قرآن
واقعيت داشتهاند و در واقع، روايتى الهى از يک رويداد
حقيقى ميباشند .
6 . گروهى از داستانهاى قرآن با استفهام تقديرى
آغاز ميشوند . اين نوع استفهام، يکى از صنايع ادبى
در فن داستان نويسى است که مخاطب را تشويق ميکند تا قصه
را پيگيرى نمايد; (طه/9 و ص/20) . در اين روش
معمولا داستان با اين مقدمه آغاز ميشود: «آيا اين خبر را
شنيدهايد که ...» .
7 . گروهى از داستانهاى قرآنى با روش نوين (چکيده
نويسي) آغاز ميشود; يعنى قبل از شروع متن اصلى
داستان، در جملات کوتاهى چکيده و هدف اصلى داستان ميآيد
و سپس از ايجاد آمادگى ذهني، به اصل مطلب پرداخته ميشود
. به عنوان نمونه، به آيات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرينش -
مراجعه نماييد .
8 . گاهى از همين روش به صورت معکوس استفاده شده است ; يعنى
ابتدا داستان اصلى آورده شده، سپس به بيان خلاصه و چکيده آن
پرداخته شده است تا در جمع بندى به خواننده کمک نمايد; (آل عمران/59)
.
9 . شيوه قرآن در بيان قصههاى عاشقانه بسيار لطيف
و عبرتانگيز است . در قرآن کريم سعى شده است تا با مسائل عشقى
به صورت سمبليک و اشارهوار برخورد شود و از ارائه جزئيات يا به
زبان آوردن صريح و زننده، خوددارى شود . با خواندن داستان يوسف
و زليخا، اين نکته را در خواهيد يافت .
10 . يک نکته جالب در داستانهاى قرآني، شکسته شدن حصار
زمان است . گاهى حتى يک داستان در دل داستان ديگر آورده ميشود;
در حالى که در زمانهاى مختلف رخ دادهاند . اين خصوصيت
قرآن، باعث ميشود تا انسان با دقت و موشکافي، سعى در چيدن
صحيح قطعات مختلف اين داستانها نمايد و تمرکز بيشترى
پيداکند .
11 . نکته زيباى ديگر آن که در قصههاى قرآني،
جايگاه خاص زنان و نقش تعيين کننده و محورى آنان در اغلب
داستانهاى قرآنى است; (تحريم 10 و 11) . زنان در داستانهاى
قرآني، به وضوح معرفى ميشوند و شخصيتى مستقل دارند
.
12 . قرآن در جاهايى که ميخواهد الگويى
عمومى ارائه کند و يا اندرزى فراگير در داستانهاى
خود مطرح کند، از کلمات عامى مانند مردى از خاندان فرعون (مؤمن/28) يا
زن لوط و زن نوح (تحريم/10) استفاده ميکند .
8 نکته تربيتى در قرآن
1 . اگر قصد راهنمايى و تربيت کسى را داريد،
در قدم اول از گفتار نرم و با محبتبهره گيريد; حتى اگر مخاطب
شما فرعون سرکش يا سران لجوج کفار جاهلى باشند; (طه/44 و شعرا/215) .
2 . الف) گفتار رفتار آدمى در هر زمان و مکان، در حافظه الهى
محفوظ است ; مراقب باشيد; (لقمان/16 و کهف/30) .
ب) نسبتبه انسانهاى اطرافت، احساس مسئوليت کن و آنها را از
کارهاى بد بازدار و به کارهاى خوب تشويق کن . اين لازمه
استحکام يک پيکر است و بنى آدم اعضاى يکديگرند;
(لقمان/17) .
ج) در رفتارهاى اجتماعى دقت کن! مبادا با غرور رويت را
از ديگران برگردانى يا مثل متبکران راه بروى ; مبادا
تندرو و کندرو شوى ; ميانه روي، بهترين روش است ; مراقب
باش صدايت را بر سر کسى بلند نکنى و خلاصه در يک کلام،
آدم باش ; (لقمان/18و19) .
3 . قرآن کريم به شدت با پيروى از جمع (خواهى نشوى
رسوا، همرنگ جماعتشو) و حرکتبه دنبال اکثريت، مخالف است . قرآن ميگويد:
اگر بخواهى از اکثريت مردم فقط به اين خاطر که اکثريت
هستند، پيروى کني، بدون شک از راه خدا دور ميشوى ;
هميشه با چشمان باز تصميم بگير; (انعام/116 و اسراء/36) .
4 . هميشه بزرگ ترها، بهترين حرف را نميزنند و هميشه
حرف گوش کنى و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نميرساند . اين
پيام تربيتى قرآن است که حتى در اطاعت از بزرگان هم گوش و
چشمت را باز کن که فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوى اعمالتخواهى بود; نه
بزرگترهايت; (احزاب/67) .
5 . علم بهتر استيا ثروت؟ جواب آن را در آيه 247 بقره پيدا
خواهيد کرد .
6 . امانت دارى يکى از ارزشمندترين ارزشهاى
قرآنى است . حضرت موسى (ع) را به خاطر امانتدارى و قدرتش، در
خانه حضرت شعيب پناه دادند; (قصص/26) و حضرت يوسف را به خاطر امانتدارى
وعلمش، بر خزانه مصر نشاندند; (يوسف/55) و حتى رسول خدا (ص) که از سوى
خداوند برگزيده شد، مشهور به امانتدارى و به محمد امين معروف
بود .
7 . اگر ميخواهيد مخاطبان به سوى شما جذب شوند، ابتدا
به خودتان بپردازيد! روح خشک و سنگين و بى لطافت، هيچ گاه
در امر تربيت موفق نميشود . مهرباني، دلسوزى و رقت قلب
را در خود بپروريد تا مردم بى آن که شما متوجه شويد، در اطراف
شما جمع گردند; (آل عمران/159) .
8 . آيا دوست داريد که دشمن خود را به يک دوست تبديل
کنيد؟ به هر بدى که در حق شما کرد، با خوبى پاسخ گوييد
. اين را قرآن تجويز ميکند; آيه 34 سوره فصلت را بخوانيد!
10 نکته در خصوص سلامتى در قرآن
1 . بخوريد و بياشاميد ; اما به اندازه کافى و
لازم ; زيرا پرخورى و زياده روي، سلامتشما را به خطر مياندازد;
(اعراف/31) .
2 . همه دردها و ناراحتيهاى خود را ميتوانيد با
قرآن ريشه کن سازيد; قرآن بخوانيد و به آن عمل کنيد و با
روح قرآن مرتبط و همنوا گرديد تا همه سيستمهاى روح و جسم شما
در تعادل مطلوب خود قرار گيرند; (يونس/57 و اسراء/82) .
3 . در فرهنگ قرآني، اين خداوند است که بيماريها
را شفا ميدهد و ديگران، وسيله و واسطهاند ; (شعرا/80) .
4 . اصل اول در سلامتى و صحت غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال
و پاکيزه باشند .
اين گونه غذا، ميتواند مقدمات سلامتى را در بدن انسان
فراهم نمايد; اما اين که يک ماده خوراکى واحد با ترکيبات
غذايى ثابت و مشخص، در اثر حلال يا حرام بودن، داراى آثار
متفاوتى بر سلامت انسان گردد، بحث علمى بسيار عميقى
ميطلبد; (نحل/114 و بقره 168) . حلال يعنى چيزى که
ممنوعيتشرعى ندارد و طيب يعنى چيزى که
موافق طبع سالم انسانى باشد .
5 . بهترين نحوه تغذيه براى سلامت انسان که مورد سفارش
قرآن کريم است، خوردن صبحانه و شام است ; يعنى غذاى
روزانه در دو وعده اصلى در اول روز و آخر روز صرف گردد . اين شيوه
غذا خوردن بهشتيان است که در سوره مريم، آيه 62 آمده است .
6 . به فرمان قرآن، مؤمنان شايستهترين افراد در استفاده از
نعمتهاى الهى - مانند غذاهاى پاکيزه - ميباشند .
خداوند ميفرمايد: چه کسى اين غذاهاى پاکيزه
را بر شما حرام کرده است؟ اينها زيباييهاى زندگى
دنياست که خداوند براى بهترين بندگانش خلق نموده است . پس از
نعمتهاى خداوند استفاده کنيد; (اعراف/32 و مائده/87 و 88) . به قول
امام على (ع)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت
ميشود که حرام او را ناديده بگيريد و مانند يک امر
حلال انجام دهيد .
7 . جالب استبدانيد که خداوند مستقيما در قرآن به خوردن گوشت
و ماهى و ميوه اشاره ميکند و آنها را از نعمتهاى زندگى
بخش الهى برميشمارد و از ما ميخواهد که از آنها بخوريم
که به ترتيب در سوره مائده آيه 1 و 96، سوره نحل، آيه 14 و سوره
مؤمنون آيه 19 آمده است .
8 . مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در يک آيه مستقيما
فرمان داده شده است که انسان با دقت و تامل در غذايى که ميخورد،
بنگرد; (عبس/24) ; يعنى اين که يک انسان قرآني، بايد
در نحوه تغذيه خود، نهايت دقت را داشته باشد .
9 . خداوند در قرآن کريم خواب را يکى از عوامل سلامت و
آرامش روح انسان برميشمارد و آن را نعمتى قابل ستايش و آيهاى
از آيات اعجازآميز الهى معرفى ميکند; (روم/23 و
فرقان/47) .
10 . آيا ميدانيد در فرهنگ قرآني، سختترين
و ناگوارترين بيماريها چيست؟ قرآن مستقيما به اين
بيمارى اشاره نموده، آن را نام ميبرد . اين بيماري،
مرض قلب يا بيمارى دل نام دارد; چون وقتى روح و دل فردى
به اين بيمارى گرفتار شد، از شنيدن و ديدن و درک
حقايق عاجز ميشود و اين بدترين وضعى است که يک
انسان پيدا ميکند; (اعراف/179 و توبه/125) .
11 نکته روانشناسى در قرآن
1 . از ديدگاه قرآن، سه نوع شخصيت اساسى وجود دارد;
مؤمن، کافر و منافق ; (آيات 2 تا 20 سوره بقره) .
2 . شخصيتهاى مؤمن، خود داراى سه درجه شخصيتى
ميباشند ; آنان که به خود ظلم ميکنند، آنان که ميانه رو هستند
و آنان که پيشتازانند; (فاطر/32) .
3 . مشخصه بارز شخصيت کافر آن است که دل و انديشهاش را قفل
کرده است و راهى براى نفوذ هيچ حرف تازه و انديشه متفاوتى
نگذاشته است و به همين دليل، از درک حقايق عاجز است .
4 . خصوصيتبارز شخصيت منافق از ديدگاه قرآن، دوگانگى
ريشهاى در ظاهر و باطن است; به همين دليل، مبتلا به شک و
ترديد و عدم قدرت تصميمگيرى و ناتوانى در قضاوت ميشود;
(بقره/8 تا 20 و منافقون) .
5 . در قرآن کريم، در آيات فراوانى از اندوه، علل ايجاد
کننده آن و راههاى برطرف ساختن آن سخن رفته است . گاهى اندوه فراق را
با ديدار و گاهى اندوه فقر را با بشارت و گاهى اندوه رسول خدا
(ص) را به دلدارى حضرت حق، درمان نموده است .
6 . در ديدگاه قرآن، ترس دو نوع است ; ترس پسنديده و ترس
ناپسند ; ترس پسنديده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح
رفتار ميشود; (انفال/2) و ترس ناپسند، اضطرابى شديد با علت
مشخصى است که تسلط بر نفس را از بين ميبرد و بايد با آن
مبارزه شود; (احزاب/10 و 11) .
7 . از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفيد و متعادل و خشم
مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهى براى رسيدن به هدف در مواقع
لزوم است و خشم مخرب را بايد درمان کرد . قرآن کريم با توصيه به
صبر و پاسخ گويى با عمل نيک و با وعده بهشت و پاداش اخروي،
به وسيله سفارش به بخشش و عفو، يادآورى قدرت و خشم خداوند و ...
به درمان بيمارى سلامتى سوز خشم و عصبانيت پرداخته است .
که به ترتيب در سوره شوري، آيه 43، فصلت، آيه34،
آل عمران ، آيات 133 و 143، شوري، آيات 36 و 37 و نور، آيه
22 بيان شده است .
8 . در قرآن به سه نوع از مکانيسمهاى دفاعى - روانى
اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنى (منافقون/4)، دليل تراشى
(بقره/11 و 12) و واکنش سازى (بقره/204 و 205 و منافقون/4) .
9 . در فرهنگ قرآن يکى از راههاى مؤثر و اساسى
روان درماني، استفاده از مواعظ و اندرزهاى قرآنى است; (يونس/57)
.
10 . در روش روان درمانى قرآني، ايمان، توليد امنيت
درونى و آرامش مينمايد; (انعام/82 و رعد/28) .
11 . ياد خدا، آرام بخش دلهاست ; (رعد/28) .
10 نکته از دانشمندان درباره قرآن
1 . گوته، شاعر و نويسنده معروف آلمانى ميگويد:
ساليان دراز کشيشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به
حقايق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند; اما هر قدر که ما قدم در
جاده علم و دانش نهاديم و پرده تعصب را دريديم، عظمت احکام مقدس
قرآن، بهت و حيرت عجيبى در ما ايجاد نمود . به زودى
اين کتاب توصيفناپذير، محور افکار مردم جهان ميگردد!
2 . آلبرت انيشتاين که نيازى به معرفى
ندارد، ميگويد: قرآن کتاب جبر يا هندسه نيست; مجموعهاى
از قوانين است که بشر را به راه صحيح، راهى که بزرگترين
فلاسفه و دانشمندان دنيا از تعريف و تعيين آن عاجزند، هدايت
ميکند .
3 . ويل دورانت، دانشمند امريکايى شرقشناس، ميگويد:
در قرآن، قانون و اخلاق يکى است . رفتار دينى در قرآن،
شامل رفتار دنيوى هم ميشود و همه امور آن از جانب خداوند و به
طريق وحى آمده است . قرآن در جانهاى ساده عقايدى
آسان و دور از ابهام پديد ميآورد که از رسوم و تشريفات ناروا
آزاد است .
4 . پروفسور آرتور آربرى که يکى از مترجمان مشهور قرآن
به زبان انگليسى است، ميگويد: زمانى که به پايان
ترجمه قرآن نزديک ميشدم، سخت در پريشانى به سر ميبردم;
اما قرآن آنچنان آرامش خاطرى به من ميبخشيد که براى هميشه
به خاطر خواهم داشت . من در حالى که مسلمان نيستم، قرآن را خواندم تا
آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگهاى نافذ و مرتعش
کنندهاش شوم و تحت تاثير آهنگش قرار گيرم و به کيفيتى
که مسلمانان واقعى و نخستين داشتند، نزديک گردم تا آن را بفهمم
.
5 . لئوتولستوي، نويسنده معروف روسى ميگويد:
هر کس که بخواهد سادگى و بى پيرايگى اسلام را دريابد،
بايد قرآن مجيد را مورد مطالعه قرار دهد . در قرآن قوانين و تعليمات
حقيقى و احکام آسان و ساده براى عموم بيان شده است . آيات
قرآن به خوبى بر مقام عالى اسلام و پاکى روح آورندهاش گواهى
ميدهد .
6 . دکتر هانرى کربن، اسلام شناس معروف فرانسوي، سخن جالبى
درباره قرآن دارد . وى ميگويد: اگر قرآن خرافى بود و از
جانب خداوند نبود، هرگز جرات نميکرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت
کند . هيچ انديشهاى به اندازه قرآن محمد (ص) انسان را به دانش
فرا نخوانده است تاآن جا که نزديک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و
عقل و فکر سخن رفته است .
7 . ارنست رنان، فيلسوف معروف فرانسوى ميگويد:
در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سياسى ، اجتماعي، ادبى و
... وجود دارد که هر کدام را بيش از يک بار نخواندهام; اما يک
جلد کتاب هست که هميشه مونس من است و هر وقتخسته ميشوم و ميخواهم
درهايى از معانى و کمال به رويم باز شود، آن را مطالعه ميکنم
. اين کتاب، قرآن - کتاب آسمانى مسلمانان - است .
8 . ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه ميگويد: اميدوارم
آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با يکديگر متحد
کنم تا نظامى يکنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجيد که اصالت و حقيقت
دارد و ميتواند مردم را به سعادت برساند، ترسيم کنم . قرآن به تنهايى
عهده دار سعادت بشر است .
9 . مهاتما گاندي، رهبر فقيد هند هم اعتقاد داشت: از راه
آموختن علم قرآني، هر کس به اسرار وحى و حکمتهاى دين،
بدون داشتن هيچ خصوصيتساختگى ديگرى پى ميبرد
. در قرآن هيچ اجبارى براى تغيير دين و مذهب
انسانها ديده نميشود . قرآن به راحتى ميگويد: هيچ
زور و اکراهى در دين وجود ندارد .
10 . ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوي، برداشت منحصر
به فردى از قرآن دارد; او ميگويد: بعضى از مردم بعد از
آن که مقدار کمى عربى ياد گرفتند، قرآن را خوانده، اما درست درک
نميکنند . اگر ميشنيدند که محمد (ص) با آن کلام فصيح و
آهنگ رساى عربى آن را ميخواند، هر آينه به سجده ميافتادند
و ندا ميکردند: اى محمد عظيم! دست ما را بگير و به محل
شرف و افتخار برسان . ما به خاطر يارى تو حاضريم که جان خويش
را فدا سازيم! !
پى نوشتها:
1 . مدخل، سيد عباس قائم مقامى .
2 . مبين، مجله قرآن پژوهي، شماره 5 .
3 . قرآن و روانشناسي، عثمان نجاتى .
4 . سيماى خانواده در قرآن، زهرا برقعى .
5 . شيوه جذب جوانان از ديدگاه قرآن، غلامرضا متقى .
6 . قرآن از ديدگاه 114 دانشمند، محمد مهدى
عليقلى .
7 . دانستنيهاى قرآن، مصطفى اسرار .
8 . قرآن و علوم پزشکي، حسن رضارضايى .
منبع :پرسمان ، آبان 1382، شماره 14