الگوى تربيتى اقتصادى بانوان در قرآن
الگوى تربيتى اقتصادى بانوان در قرآن
هادى حسين خانى
الگو در تربيت اقتصادى
هر چند موارد نادرى را ميتوان فرض کرد که فعاليتهاى
اقتصادى به صورت فردى است، ولى بيشتر فعاليتهاى
اقتصادى با تعامل اجتماعى همراه است.
قرآن کريم در تربيت بانوان، در ابعاد اقتصادي، ضمن صحه
گذاردن بر تلاش اقتصادى آنان، به نکات قابل توجهى در مورد چگونگى
فعاليتهاى اقتصادى بانوان اشاره ميکند که در اين
قسمت به بررسى اين موارد ميپردازيم.
تلاش براى تأمين معاش
نمونه تلاش اقتصادى بانوان را در دختران شعيب مشاهده ميکنيم.
آنان که پدرشان پير و از کار افتاده بود و مسئوليت سخت دامدارى
و آب دادن گوسفندان پدر را بر عهده داشتند؛
وَ وَجَدَ مِن دُونِهِم امْرأتَينِ تَذُودانِ قالَ ما خَطبُکُما
قالَتا لا نَسقِى حَتّى يُصدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبونا شَيخٌ
کَبيرٌ. (قصص/ 23)
از پسِ مردم، (موسي) دو زن را ديد که (چارپايان خود را)
جمع ميکردند. (موسي) گفت: کار شما چيست؟ گفتند: ما آب نميدهيم
تا آنکه شبانان، (چارپايان خود را از آبشخور) باز گردانند.
زن و فعاليتهاى سخت اقتصادى
ممکن است اين سؤال مطرح شود که آيا طبيعت بانوان با
انجام فعاليتهاى سخت اقتصادى هماهنگ است و آنان نيز بايد
در دشوارترين امور اقتصادى دوشادوش مردان به فعاليت بپردازند يا
اينکه، با وجود بدون اشکال بودن احراز مشاغل درآمدزا براى بانوان، با
توجه به شرايط جسمى آنان، بهتر است در شرايط غير ضرورى
به انجام کارهاى سخت و طاقت فرسا نپردازند؟
به نظر ميرسد که شرايط جسمى بانوان، به طور معمول،
اقتضاى انجام امورى را که نيازمند طاقت و توان زياد باشد
ندارد، ولى در عينحال مشاهده ميکنيم که دختران شعيب،
مشکلترين امور اقتصادى را عهدهدار بودند. اما حقيقت آن است که
زنان در شرايط عادى از انجام چنين تکاليفى پرهيز
نموده و آن را بر عهده مردان ميگذارند. در موردى که بيان شد،
شرايط اضطرارى حکم ميکرد که آنها با وجود بيميلي،
به انجام چنين امورى اقدام نمايند. وقتى موسي(عليهالسلام)
دختران شعيب را در کنار چاه مديَن مشاهده کرد، که تنها به مراقبت از
گوسفندان خود مشغولاند، از آنان پرسيد: شما اينجا چه ميکنيد؟
آنان گفتند: تا چوپانانْ گوسفندان خود را آب ندهند، ما جلو نميرويم.
و سپس گفتند: «و پدر ما، پيرى فرتوت است»1. به نظر ميرسد که
گفتن اين جمله به موسي(عليهالسلام) براى بيان اين
است که شرايط اضطرارى و ناتوانى پدر باعث شده است تا اين
دختران چنين کار مشکلى را انجام دهند، کارى که هم بسيار
وقت گير است2، هم بسيار طاقت فرسا.3 شاهد اين مطلب آناست که به
محض اينکه دختر شعيب قوّت و امانت موسى را آزمود، براى
آنکه خود و خواهرش را از انجام اين فعاليت توانفرسا، که مستلزم برخورد
با مردان بيگانه بود، رهايى بخشد؛ پيشنهاد استخدام او را
به پدر داد.
عفاف در فعاليتهاى اقتصادى
نحوه عمل دختران شعيب(عليهالسلام) در آبدادن گوسفندان،
نمونه بارز فعاليت اقتصادى با مراعات عفاف کامل است. آنان براى
پرهيز از اختلاط بيمورد با مردان بيگانه، مدتى صبر ميکردند
و حتى نوبت خود را از دست ميدادند تا آن چوپانان بيانصاف و بيملاحظه،
از آبدادن چارپايان خود فارغ شوند و آنگاه با رعايت عفت و نجابت، به
گوسفندان خود آب ميدادند. حتى ميتوان گفت آن چه که موجب شد تا
موسى (عليهالسلام)، با وجود خستگى فراوانِ ناشى از پيمودن
راه طولانى مصر تا مدين، به کمک آنان بشتابد؛ همين بود که در
رفتار آنان در کنار چاه، حجب و حياى آنان را مشاهده کرد و آنگاه که
ماجرا را پرسيد، از کلام آنها نيز دريافت که تعلل آنان در آب
دادن گوسفندان به خاطر حجب و عفاف آنان و ظلم و تعدى مردم بوده است.4
نکته مهم در اين داستان، آناست که دختران شعيب که انجام اين
کار را موجب برخورد با نامحرمان ميدانستند، هرگز اصل فعاليت اقتصادى
خود را متوقف نکردند، بلکه ملتزم بودند که در کار، متانت و عفاف خود را حفظ کنند.
رعايت حلال و حرام
دختران شعيب که از طهارت اقتصادى برخوردار بودند، در طول مدت
نسبتاً طولانى انتظار، مراقب بودند که گوسفندانشان با گوسفندان ديگران
مخلوط نشود؛4 «وَ وَجَد مِن دُونِهم امرأتَينِ تَذودانِ...» و نه ضررى
متوجه آنان شده و نه ديگر گوسفندان را به اشتباه تصاحب کنند.
از جنبه منفى نيز، درخواست نادرست همسران پيامبر
اکرم(صلياللهعليهوآله) در مورد اختصاص غنايم جنگ خيبر
به آنان قابل اشاره است که اين درخواست با واکنش منفى رسول خدا (صلياللهعليهوآله)
و توبيخ قرآن مواجه شد و خداوند آنان را مخير به گزينش زندگى
با رسول خدا و قناعت به زندگى ساده او يا انتخاب دنيا و زينتهاى
آن و جدايى از آن حضرت نمود.6
هوشمندى اقتصادى
دختر شعيب (عليهالسلام) هنگامى که پيشنهاد
استخدام موسى (عليهالسلام) را به پدر داد، دو ويژگى را
به عنوان بهترين ويژگيهايش برشمرد: قدرت و امانت؛ «إنَّ
خَيرَ مَنِ اسْتَأجَرتَ القَوِيُّ الأمينُ»6 و در اين
جمله کوتاه، مهمترين و اصوليترين شرايط مديريت
را در اين دو ويژگى خلاصه کرد. البته منظور از قدرت، تنها قدرت
جسمانى نيست، بلکه مراد قدرت و قوت بر انجام مسئوليت است.
بنابراين، در انجام فعاليتهاى جسمي، قدرتمندى به نيروى
جسمى و در فعاليتهاى فکري، قدرتمندى به توان و قوت
فکرى مربوط ميشود. منطق اين زن، که همان منطق قرآن است، آن است
که در سپردن مسئوليتها بايد دو ملاک مهمِ توانمندى و
امانتداري، يا به تعبير ديگر تخصص و تعهد مورد توجه قرار
گيرد و اگر يکى از اين دو ويژگى در فرد کارگزار
نباشد، آسيبهاى غير قابل جبرانى براى کارفرما به
بار خواهد آورد. درايت و هوشمنديِ دختر شعيب در آناست که هم اين
دو عنصر اساسى در سپردن مسئوليت را به سادگى بيان کرد، هم
مصداق آن را در وجود موسى (عليهالسلام) يافت و هم اين پيشنهاد
ارزشمند اقتصادى خود را به پدر ارايه نمود.
الگوى منفى اين ويژگى را نيز ميتوان
در زنى يافت که با رنج و زحمت فراوان به انجام فعاليت اقتصادى
ميپرداخت و پس از آنکه کارش به پايان ميرسيد، نتيجه
زحماتش را به هدر ميداد:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ أنکاثاً...؛
و همانند آن زن مباشيد که رشتهاى را که محکم تافته بود، از هم گشود و
قطعهقطعه کرد... .(نحل / 92)
از امام باقر (عليهالسلام) روايت شده که او زنى از قبيله
بنيتميم بود و نامش «ريطة بنت کعب بن سعد» و زنى احمق
بود که مو را ميتافت و سپس بافته خود را ميگشود و باز دوباره همين
عمل نابخردانه را تکرار ميکرد.8 البته قرآن کريم اين مَثَل را
براى اهميت دادن به پيمانهاى اجتماعى مورد استفاده
قرار داده و فرموده است مانند آن زن نباشيد و گره پيمانهايى
را که با نام خدا محکم کردهايد، نگشاييد، ولي، اين
نکته اقتصادى نيز به دست ميآيد که هر فعاليت
اقتصادى بايد هدفمند بوده و براى نيل به رشد اقتصادى
انجام شود. همچنان که لازم است اين روند تا به دست آمدن نتيجه، تداوم
يابد و پس از رسيدن به نتيجه مطلوب از ثمرات به دست آمده حراست
شود و از انجام هر کارى که دستاوردهاى حاصل را از بين برد، پرهيز
شود. نتيجه ديگرى که از اين آيه گرفته ميشود
ايناست که لازم است دو طرف يک پيمان اقتصادى تا آخر نسبت
به پيمان خود وفادار مانده و به محض مشاهده «طرف» مناسبتر، به شکستن يکجانبه
عهد خود مبادرت نکنند؛ زيرا خداوند فرموده است:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ
أنکاثاً تَتَّخِذُونَ أيمانَکُم دَخَلاً بَينَکُم أَن تَکُونَ أمَّةٌ
هِيَ أَربى مِن أمَّةٍ إنَّما يَبلُوکُم اللّهُ بِهِ...؛
و همانند زنى نباشيد که پشمهايى را که ميبافت،
پس از محکم داشتنش، رشتهرشته وا ميتافت، تا سوگندهايتان را دستاويز
دغلى کنيد، به خيال اينکه امتى از امت ديگر
بيشتر و پيشتر است. جز اين نيست که شما را به آن ميآزمايد...
. (نحل / 92)
پي نوشتها:
1ـ چون آنان تا تمام چوپانان نميرفتند، گوسفندان خود را آب
نميدادند: لا نسقى حتى يصدر الرعاء... .
2ـ اين مطلب از آنجا برداشت ميشود که دختر شعيب با
ديدن آب کشيدن موسى از چاه او را فردى نيرومند
دانست. (تفسير قمي، ج 2، ص 138).
3ـ تفسير الميزان، ج 16، ص34.
4ـ قصص/ 23.
5ـ تفسير مجمع البيان، ج 7، ص 387.
6ـ احزاب/ 28 و 29.
7ـ قصص/ 26.
8ـ تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 82.
منبع :ياس ، آذر 1384، شماره 33