1. اين سوره مبارك، داراي دو نام است؛ يكي "حم السجده" و ديگري "فُصّلت".
2. دليل نام گذاري بسياري از سورههاي قرآن، وجود واژههايي به همان اسم، در متن همان سوره است. در اين سوره نيز، واژه "فصّلت"، در آيه سوّم آن بيان شده است.
3. واژه "فصّلت" كه از مصدر تفصيل ميباشد، در برابر اصطلاح اِحكام و نيز واژه ِاجمال به كار ميرود؛ احكام يعني محكم گويي و بيان سخن با استحكام، و اجمال نيز، هم چنان كه از ظاهر آن پيداست، به معنايي كوتاه گويي و بيان مختصر مطلب ميباشد. از تقابل و تضاد ميان تفصيل از يك سو و احكام و اجمال از سوي ديگر، اين نكته به دست ميآيد كه قرآن كريم، با تفصيل و به صورت باز و گسترده، مطالب خود را عرضه كرده، نه آن كه روش اجمال گويي را در پيش گرفته باشد. مراد از سخن گويي به صورت غير مُجمل و مفصّل نيز، آن است كه خداوند، در بيان مطالب خود، اجزا و قسمتهاي آن را از يك ديگر جدا و مشخص كرده است؛ اين جدا سازي بخشهاي مختلف سخن و مشخص نمودن دقيق آنها، همان است كه گاهي از آن به نزول قرآن، تعبير ميشود. نزول قرآن هم بدان معنا است كه محتواي قرآن، آن قدر نزول يافته، و مفاهيم بلند آن كه به عالم ملكوت مربوط ميباشد، در سطحي عرضه شده كه در خور فهم شنونده باشد، به گونهاي كه شنونده آشنا به ساختار بيان و كلمات، به درك معاني آنها توانايي داشته، مراد گوينده سخن را دريابد.(تفسير الميزان، مرحوم علامه طباطبايي؛، ج 17، ص 359، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات.) به اين حقيقت؛ يعني انتخاب شيوه تفصيل گويي در قرآن، در آيات ديگري نيز اشاره شده است، از جمله:
الف ـ "اُحكِمَت ءايـَتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَكيمٍ خَبير؛ (هود، 1) اين كتابي است كه آياتش استحكام يافته، سپس تشريح شده، و از نزد خداوند حكيم و آگاه، ]نازل گرديده[ است."
ب ـ "والكِتـَبِ المُبين # اِنّا جَعَلنـَهُ قُرءَنـًا عَرَبيـًّا لَعَلَّكُم تَعقِلون # واِنَّهُ في اُمِّ الكِتـَبِ لَدَينا لَعَليُّ حَكيم؛ (زخرف، 2 ـ 4) سوگند به كتاب مبين و روشنگر، كه ما آن را قرآني فصيح و عربي قرار داديم، شايد شما ]آن را[ درك كنيد. و آن در "ام الكتاب" ]لوح محفوظ[، نزد ما بلند پايه و استوار است." شيوه سخن گويي تفصيلي قرآن كريم، در آيات ياد شده، به روشني دركپذير است.
4. خلاصهاي از محتواي اين سوره مبارك، به قرار زير است: اين سوره، درباره دوري گزيدن كفار از كتابي كه بر آنان نازل شده؛ يعني از قرآن كريم، سخن گفته و اساساً، هدف اصلي سوره مزبور، بررسي همين موضوع است. اين مطلب از آغاز سوره نيز پي گرفته شده، در لابه لاي آيات، بدان مرتب اشاره ميفرمايد.(همان.)