سوره "كهف" با حمد و ستايش خداوند آغاز، و با سفارش به توحيد و ايمان و عمل صالح پايان مييابد؛ و بيشتر مطالب آن مربوط به توحيد و معاد است.
در اين سوره به داستانهاي اصحاب كهف، موسي و خضر، ذوالقرنين، يأجوج و مأجوج و داستان دو نفر كه يكي بسيار ثروتمند و مرفه، امّا بيايمان؛ و ديگري فقير وتهی دست، امّا مؤمن، نيز اشاره شده است.
"كهف" بمعناي "غار"، و اصحاب كهف (ياران غار)، گروه كوچكي از جوانان با هوش و با ايمان بودند كه در يك محيط فاسد، در ميان انواع ناز و نعمت بسر ميبردند؛ ولي آنان نه تنها تسليم و جذب محيط فاسد نشدند، بلكه عليه آن قيام نمودند، و براي حفظ ايمان و عقيده خود، و مبارزه با طاغوت زمان خويش، به همه ناز و نعمتها پشت پا زدند، و در نهايت به غاري از كوه پناه بردند، و بدين وسيله استقامت و پايمردي خود را در راه ايمان نشان دادند، خداوند نيز آنان را مورد لطف و ياري خود قرار داد و آنها را از شر طاغوت و طاغوتيان حفظ نمود، و سرگذشت آنان را در قرآن مجيد، به عنوان يك "الگو" براي مؤمنان بيان نمود.( ر.ك: تفسير نمونه، آيهالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 12، ص 336 ـ 579، دارالكتب الاسلاميه ، تفسير الميزان، علامه طباطبايي، سوره كهف. )