وحي آيات قرآن بر پيامبر(ص) به دو گونه بوده است: 1. مستقيم 2. غير مستقيم و به واسطة فرشته وحي.
در وحي مستقيم حالتهايي چون احساس سنگيني، داغ شدن بدن و عرق ريختن، حالتي شبيه به بي هوشي، تغيير رنگ چهره و... بر پيامبر(ص) عارض ميشد. در روايتي ميخوانيم: حارث بن هشام از پيامبر(ص) سؤال كرد: وحي چگونه بر شما نازل ميشود؟ پيامبر(ص) فرمود: گاهي آن را به صورت زنگ ميشنوم و آن شديدترين نوع آن بر من است كه گويي بندهاي من از يكديگر ميگسلد و در اين هنگام مطالب وحي شده را حفظ ميكنم
صداي زنگ در اين روايت كنايه از صداي پياپي، است. اين صداي پياپي، وحي مستقيم بوده كه پيامبر(ص) با تمام وجود به آن گوش فرا ميداده است؛ چرا كه پياپي بودن صدا تأثيري نافذ دارد و تا اعماق قلب انسان نفوذ ميكند و از اين جهت است كه پيامبر(ص) ميفرمايد: گمان ميكردم كه جان من گرفته ميشود.(ر.ك: آموزش علوم قرآن، ترجمه التمهيد في علوم القرآن، ج 1، ص 85 و 86، سازمان تبليغات اسلامي.)
حالتهاي ياد شده در وحي مستقيم به جهت اوج ارتباط وحي با الهامات غيبي پروردگار و سنگيني وحي است كه بر جسم آن حضرت تأثير ميگذارده است.(التمهيد في علوم القرآن، محمد هادي معرفت، ج 1، ص 64، انتشارات جامعة مدرسين.)
و منظور از آية "إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً ؛(مزمل،5) در حقيقت، ما به تو گفتاري گرانبار القا ميكنيم." نيز همين نوع وحي بوده است.
در وحي غير مستقيم، جبرئيل، واسطة در آوردن وحي بوده است كه گاهي به صورت بشر مجسّم ميشد و به حضور پيامبر(ص) ميرسيد؛ در روايتي از امام صادقآمده است: جبرئيل هنگامي كه به حضور پيامبر ميرسيد، مانند بندگان مينشست و بدون اجازه وارد نميشد."(بحارالانوار، علامه مجلسي؛، ج 18، ص 256 / تفسير الميزان، علامه طباطبايي؛، ج 18، ص 79.) بنابراين، وحي غير مستقيم، سنگيني و دشواري وحي مستقيم را نداشته است.
تذكر اين نكته لازم است كه پيامبر با تمام روح و روان خويش وحي را دريافت مينموده است و چشم و گوش ظاهر بين در اين امر دخالتي نداشته است، اگر جز اين بود، مردم ديگر نيز ميتوانستند همة آنچه را پيامبر ميبيند و ميشنود، ببينند و بشنوند.