درباره زمان جمعآوري و تدوين قرآن ميان محققان علوم قرآني سه ديدگاه به چشم مي خورد:
ديدگاه اول: تدوين قرآن به بعد از رحلت رسول الله(ص) بر ميگردد. دلايل پيروان اين ديدگاه چنين است:
الف ـ امكان تدوين قرآن به لحاظ پراكندگي نزول وحي وجود نداشت.
ب ـ رواياتي هم اين نظر را تأييد ميكند. مثل: رسول الله(ص) در حالي رحلت نمود كه قرآن در چيزي نگاشته نشده بود، (بحارالانوار، ج 92، ص 97). ديدگاه دوم: تدوين قرآن به همين صورت فعلي (ترتيب آيهها و سوره ها) در عهد رسول الله(ص) انجام گرفته است.اين گروه نيز براي مدعاي خود ادلّه ذيل را اقامه ميكنند:
الف ـ مصونيت قرآن از خطر تحريف بدون تدوين در زمان آن حضرت امكانپذير نيست. چون غير از حضرت كسي به طور كامل به خصوصياتقرآن آگاه نيست.
ب ـ تحدي از جانب قرآن، اقتضا ميكند آيهها و سورهها تنظيم و به شكل خاصّي در بيايند.
ج ـ رواياتي كه دلالت دارند عدهاي در زمان رسول الله مشغول اين كار بودهاند.
از شعبي نقل شده است كه: شش نفر از انصار، قرآن را در عهد رسول رسول الله جمع كردند: ابي بن كعب، زيد بنثابت، معاذ بن جبل، ابو درداء، سعيد بن عبيد، و ابو زيد. ديدگاه سوم: معتقد است كه براي قرآن سه مرحله جمعآوري شكل گرفته است:
مرحله اول: عبارتست از نظم و چينش آيهها در كنار يكديگر كه شكلگيري سورهها را در پي دارد. اين كار در زمانپيامبر(ص) صورت گرفت.
مرحله دوم: عبارت از جمع نمودن مصحفهاي پراكنده در يكجا و تهيه جلد براي آنها، كه در زمان ابوبكر انجام شد.
مرحله سوم: عبارت از جمعآوري تمام قرآنهاي نويسندگان وحي براي نگارش يك قرآن به عنوان الگو و ايجادوحدت قرائت در آن. اين مرحله هم در زمان عثمان صورت گرفته است. طرفداران ديدگاه سوم براي مدعاي خودادلهاي را ذكر نمودهاند كه در كتب مربوط به علوم قراني به تفصيل آمده است.
به هر حال از آنچه گذشت ميتوان به اين نقطه رسيد كه نزد علماي اسلام امر به اين منوال نيست كه همه آنها تدويندر غير زمان رسول الله(ص) را پذيرفته باشند، بلكه عدهاي از آنان به تدوين و جمعآوري در زمان رسول الله معتقدندو سه مرحلهاي بودن و يا تدوين در زمان خلفاء را هم به طور كلي رد ميكنند. از جمله آيةالله خويي در ترجمه البيان،ج 1، ص 346 و آيةالله حسن زاده در فصل الخطاب، ص 46 و دكتر صبحي صالح در مباحث في علوم القرآن، ص 73و....
مرحوم آيتاللّهخويي در ترجيح ديدگاه خود امور ذيل را مطرح فرموده است:
1ـ ميان خود احاديث دلالت كننده بر جمع قرآن در غير زمان پيامبر متناقض است. در برخي نام ابوبكر و در برخيديگر عمر و در برخي هم عثمان ذكر شده است.
2ـ اين احاديث با احاديث دلالت كننده بر جمع قرآن در زمان پيامبر تعارض دارد.
3ـ احاديث فوق با حكم عقل به وجوب اهتمام پيامبر در امر جمع و ضبط قرآن مخالف ميباشد.
5ـ روايات فوق با اجماع مسلمانان مبني بر ثبوت قرآن با تواتر هم مخالفت دارد.
6ـ جمع متأخر، طبعا نميتواند شبهه تحريف قرآن را به طور كامل از بين ببرد.
در مقابل آنهايي كه تدوين را به عهد رسول الله منسوب نميدانند به سؤالات مرحوم آيتاللّه خوئي پاسخ گفته و براين باورند كه قضيّه جمعآوري قرآن يك حادثه تاريخي است و مسأله عقلاني نيست. لذا ميبايستي در اين باره بهنصوص تاريخي مستند مراجعه نمود. اين گروه در مقابل اين سؤال كه چرا تدوين در زمان رسول الله(ص) صورتنگرفت، ميگويند: اهتمامي كه پيامبر داشت به ترتيب و جمع آيهها مربوط ميشد. و امّا جمع و ترتيب سورهها همانندمصحف واحد، كاري است كه بعد از رحلت صورت گرفت. علتش هم اين بود كه هم چنان در زمان پيامبر (ص) نزولقرآن انتظار ميرفت. و با عدم انقطاع وحي، چگونه جمعآوري قرآن بين دو جلد همانند كتاب امكانپذير بود. از اين روهنگامي كه پيامبر آثار وفات را مشاهده فرمود به انقطاع وحي هم يقين پيدا كرد، حضرت علي(ع) را به جمعآوري قرآنوصيت فرمود.