رجس يعني پليدي و ناپاكي و قذارت، خواه ناپاكي از نظر طبع آدمي باشد يا به حكم عقل باشد يا به حكم شرع باشد و يا به حكم هر سه باشد.(ر.ك: راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، مكتبه المرتضويه، ص 193.)
پليدي گاهي هيئتي است كه در نفس آدمي شكل ميگيرد، مانند رذايل اخلاقي، شرك، كفر. "وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَيَ رِجْسِهِمْ وَ مَاتُواْ وَهُمْ كَـَفِرُونَ ؛(توبه،125) امّا كساني كه در دلهايشان بيماري است، پليدي بر پليديشان افزود و در حال كفر در ميگذرند."
و گاهي هيئتي در ظاهر برخي موجودات است، مانند: خوك، خون و مردار "قُل لآ َّ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَيَ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُوَّ إِلآ َّ أَن يَكُونَ مَيْتَهً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُو رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِه...؛(انعام،145) بگو در آنچه به من وحي شده است، برخورندهاي كه آن را ميخورد هيچ حرامي نمييابم، مگر آن كه مردار يا خون ريخته يا گوشت خوك باشد كه اينها همه پليدند. يا (قرباني كه) از روي نافرماني (به هنگام ذبح) نام غير خدا بر آن برده شده باشد..."
رجس نسبت به انسان عبارت است از ادراك نفساني كه از علاقه و بستگي قلب به اعتقادي باطل يا عملي زشت حاصل ميشود. وقتي ميگوييم انسان پليد، يعني انساني كه به خاطر دلبستگي به عقايد باطل يا عمل باطل دلش دچار پليدي شده است. پس رجس يعني پليدي، و تفسير آن به گناه، شرك، بخل، حسد، اعتقاد باطل و مانند آن، بيان مصداق پليدي است.
با توجه به اين كه كلمه "الرجس" در آيه شريفه داراي الف و لام جنس است و مطلق ميباشد، معناي آيه چنين ميشود: خداوند ميخواهد تمام انواع پليديها و هيئتهاي خبيثه و رذيله را از شما دفع نمايد، هيئتهايي كه اعتقاد حق و عمل حق را از انسان ميگيرد.
دفع رجس با اين گستردگي و تأكيد بر طهارت مخاطبان اين آيه، از عصمت الهي حكايت ميكند بنابراين، آيه شريفه يكي از ادلّه نقلي بر عصمت اهلبيت است و مراد از اهلبيت بنابر رواياتي كه اهل تسنن و شيعه نقل كردهاند، عبارتند از: پيامبر اسلام حضرت محمد(ص)، اميرالمؤمنين، حسن، حسين و فاطمه:.(ر.ك: الدرّ المنثور، جلال الدين سيوطي، ج 6، ص 532ـ535، داراحيأ التراث العربي، بيروت ، تفسير نورالثقلين، علي عروسي حويزي، ج 6، ص 43ـ50، مؤسسه التاريخ العربي، بيروت ، الميزان، علامه طباطبايي؛، ج 16، ص 318، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت و ترجمه فارسي الميزان، ج 16، ذيل آيه 33 احزاب ، تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 17، ص 293، دارالكتب الاسلاميه ، پيام قرآن، همان، ج 9، ص 139.)