يكي از حدود الهي بر جنايتكاران و خلاف پيشهگان، رجم است. حد (رجم) در موارد زير اعمال ميشود:
الف) در صورتي كه مرد يا زن همسرداري با مرد يا زن ديگر، زنا كند، آن را زناي محصنه ميگويند و حد آن رجم يعني سنگسار كردن است؛ مثلاً اگر مردي كه زن دائمي دارد، عاقل و بالغ است، زنش در اختيارش ميباشد و مريض هم نيست، با زني زنا كند، حد اين مرد رجم است. هم چنين زني كه شوهر دارد و شوهرش در اختيار او است، اگر با مرد ديگري زنا كند، حد آن رجم است.
البته سنگسار كردن در صورتي است كه جرم آن ها ثابت شود، يعني يا خودشان اعتراف نمايند(آن هم چهار بار)، يا چهار شاهد عادل به زناي حقيقي آنها دقيقاً شهادت دهند.
طريقه رجم نيز اين است كه حاكم به آن مرد يا زن دستور ميدهد كه با آب سدر و كافور و آب مطلق غسل كند و كفن بپوشد. بعد او را سنگسار ميكنند و بر او نماز ميخوانند و دفنش مينمايند.
مورد ديگر: اگر پيرمرد يا پيرزني كه محصن هستند زنا بكنند، حكم آنها ابتدا تازيانه و بعد رجم است.(1)
البته تمام اين احكام در صورتي است كه جرم ثابت شود كه اين هم به سادگي امكانپذير نيست، زيرا تجسّس در امور اخلاقي و زندگي افراد حرام است.
لذا اثبات چنين جرمي نزد حاكم شرع به ندرت اتفاق ميافتد و شايد جعل و وضع چنين حكم سختي براي ايجاد رعب و ترس در دل افراد باشد تا مرتكب چنين جرمهايي نشوند.
در قرآن، آيهاي كه صريحاً دلالت بر رجم بكند نيامده؛ ولي از طريق شيعه و سنّي حدّ رجم از حدود مجازاتهاي مسلّم شمرده شده است. مثلاً در مسند احمد حنبل آمده است: ابن عباس گفت عمر بن خطاب خليف? دوم، رجم (سنگسار) را از حدود الهي ميدانست و ميگفت شخصي را پيامبر(ص) رجم كرد و ما هم بعد از ايشان سنگسار كرديم. (اين مطلب گر چه در قرآن نيامده) ولي اگر نميترسيدم كه مردم بگويند: عمر در كتاب خدا مطالبي را اضافه كرده است، در گوشهاي از قرآن حدّ رجم را مينوشتم... و پيامبر (ص) نيز فرمود: به زودي بعد از شما مردمي خواهند آمد كه مسائلي از قبيل رجم، دجال، شفاعت، عذاب قبر و خروج از آتش جهنم را منكر خواهند شد.(2 )
از طريق شيعه نيز عبدالله بن سنان ميگويد: امام صادق(ع) فرمود: رجم "حد الله الاكبر" است و جَلْد (تازيانه) "حدّ الله اصغر" است. پس هنگامي كه مرد محصن زنا كند رجم ميشود.(3)
امّا اين كه چرا حكم سنگسار در قرآن نيامده، با اينكه اين حكم بين تمامي مسلمين قطعي است و پيامبر و خلفا و اميرالمؤمنين(ع) اين حكم را اجرا كردهاند؟
در پاسخ بايدگفت: برخي از احكام و بسياري از جزئيات در قرآن نيامده است، گر چه در بطن و حقيقت قرآن هست. در چنين مواردي سنّت قطعي پيامبر (اگر صحيح به دست ما رسيده باشد)، بيانگر بطن قرآن است.
پي نوشتها:
1 - امام خميني، تحرير الوسيله، ج 2، ص 425.
2 - مسند احمد حنبل، ج 1، ص 23.
3 - كافي، ج 7 ، ص 177.