با توجه به اين كه قرآن مجيد براي هدايت همه انسانها نازل شده، مخاطبين آن نيز افراد و گروههاي مختلفي هستند كه به چند نمونه از آنها اشاره ميشود: 1. خطاب عام كه همه انسانها از مسلمان و غير مسلمان، از هر نژاد و طايفهاي كه باشند در بر ميگيرد، مانند: "يَـََّأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَـَكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَيَ وَ جَعَلْنَـَكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئلَ لِتَعَارَفُوَّاْ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ؛(حجرات،13) اي مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيرهها و قبيلهها قرار داديم، تا يك ديگر را بشناسيد، ولي گراميترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست."
2. خطاب مختص به گروهي خاص، مانند: "يَـََّأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوَّاْ أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَه؛(تحريم،6) اي كساني كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگها است نگاه داريد." در اين جا گرچه مخاطب مؤمنان هستند، لكن مراد عام است و همه مردم موظّف هستند با ايمان به خدا و پيروي از دستورات او، خود را از آتش جهنّم حفظ كنند.
3. مخاطب، فرد خاص و مراد از آن نيز خاص است، مانند: "يَـََّأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه؛(مائده،67)اي پيامبر! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، ]به مردم[ ابلاغ كن و اگر ابلاغ نكني، رسالت او را انجام ندادهاي."
در اين آيه مخاطب، شخص پيامبر است و او موظف است حكم الهي در اين مورد را به مردم ابلاغ كند كه اين آيه به اتّفاق همه مفسّران شيعه و جمعي از مفسّران اهل سنت، در روز غيد غدير نازل شده است و آن چه پيامبر اكرممأمور شد ابلاغ كند، موضوع ولايت و جانشيني عليبعد از رسول خداست.
4. مخاطب، فرد خاص بوده، لكن مراد عام است، مانند: "يَـََّأَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَـلَّقْتُمُ النِّسَآءَ فَطَـلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ؛(طلاق،1) اي پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد، در زمان عدّه طلاق دهيد. (زماني كه از عادت ماهانه پاك شده و با همسرشان نزديكي نكرده باشند.)" در اين جا مخاطب گرچه شخص رسول خداست، لكن مراد از حكم، عام است و همه مسلمانان وظيفه دارند كه آن را اجرا كنند.
نكتهاي كه توجّه به آن لازم است آن كه قرآن مجيد هيچ گاه پيامبر اكرم(ص) را با اسم {یا محمّد}مخاطب قرار نداده، بلكه در همه موارد با عنوان "يا ايها النبي"، "يا ايها الرسول" مورد خطاب قرار گرفته كه احترامي به پيامبر اكرمميباشد و درسي است كه قرآن به مسلمانان ميدهد كه هيچ گاه پيامبر را با اسم، خطاب نكنند، چون خلاف ادب است.
بنابراين، در خطابات معيّن و خاص نيز چنين نيست كه حكم، تنها شامل همان مورد خاص باشد، بلكه اغلب ميتوان از آن استفاده عموم كرد؛ براي مثال در آن جا كه قرآن به زنان پيامبر خطاب ميكند: "يَـَنِسَآءَ النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَـَحِشَهٍ مُّبَيِّنَهٍ يُضَـَعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْن؛(احزاب،30) اي همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشي مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود." در اين جا گرچه مخاطب، همسران رسول خدا هستند ،لكن اين حكم، عام است؛ هر فردي چه زن و چه مرد كه داراي موقعيت اجتماعي باشد، و مردم به ديدِ الگو به او نگاه كنند، اگر مرتكب گناه آشكار شود، كيفر شديدتري در انتظار او است، زيرا ضرري كه از گناه اين فرد به جامعه ميرسد، به مراتب بيشتر است از زياني كه از يك فرد عادي پديد ميآيد و روايات نيز اين نكته را به خوبي تأييد ميكند.
امّا توصيفي كه قرآن از فرد يا گروهي نموده، مانند توصيفي كه از زنان بهشتي فرموده است شامل زنان دنيايي نميشود؛ فرق است بين توصيف و طرف خطاب قرار گرفتن. وصف، مشخّصه فرد يا گروه است، امّا مورد خطاب ممكن است فرد يا گروه خاص باشد، لكن حكم، تعميم داشته باشد و براي همه باشد، لكن بايد توجّه داشت توصيفي كه قرآن از نظر زيبايي و جهات ديگر از زنان بهشتي مينمايد، به اين معنا نيست كه حوران بهشتي بر زنان دنيا كه بهشتي باشند، برتري دارند. از روايات استفاده ميشود كه زن مؤمن بهشتي، به مراتب از حوران بهشتي برتر وبالاترند.
در پايان يادآور ميشود مجموع خطابات قرآن به نظر بعضي پانزده و به عقيده برخي سي مورد است. خطابات قرآن ،گاهي به عنوان مدح يا تكريم، و گاهي به عنوان ذمّ يا توبيخ آمده است.( ر.ك: دانشنامه قران، بهأالدين خرم شاهي، ج 1، ص 990، انتشارات دوستان. )