قرآن كريم با توجه به جنبههاي مختلف اعجازي، كه به قسمتي از آن در پرسش قبل اشاره شد، معجزه جاويد است و محدود به وجه خاصي نيست؛ كريم، مربوط به همه وجوه آن در كنار هم ميباشد.
آري، يكي از نكات مهمي كه قرآن براي اعجازش به آن اشاره نموده است، توجه به شخصيت پيامبر(ص) و آورنده قرآن است، پيامبر در مكتب هيچ دانشمند و معلمي حاضر نگشته بود و همگان ميدانستند كه او امي و درس ناخوانده است. در دوره چهل ساله زندگي قبل از بعثت كه دو ثلث عمر او را تشكيل ميدهد، از او هيچ شعر و نثري ديده نشده است. ناگهان چنين پيامبري كتابي را عرضه ميدارد كه بزرگان روزگار در مقابلش در ميمانند
. حال پيامبري كه در جايي درس نخوانده است، كتابي بر بشر و درس آموختگان عرضه ميكند كه سرشار از معارف و حكمتها و هدايتها است و خود معلّم كتاب و حكمت ميگردد. "...ويُعَلِّمُهُمُ الكِتـَبَ والحِكمَه؛(جمعه،2)، و كتاب و حكمت بياموزد." برتر از آثار ادبي كه به قول شما خوب و قوي است و نويسنده آن اساتيد و كلاسهاي متعددي را در يادگيري فنون نگارش آن، آموخته است. چون يك اثر ادبي در حدّ معارف بشري است و زاييدن فكر بشر است و انسانهاي ديگر نيز ميتوانند همانند آن را بياورند، ولي قرآن كريم معجزه است و هيچكس نميتواند مانند آن بياورد؟!(ر.ك: درسنامه علوم قرآن، حسين جوان آراسته، ص 244، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي ، ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 6، ص 399، دارالكتب الاسلاميه ، ، دكتر سيد رضا مؤدّب، ص 203، انتشارات احسن الحديث.)