الصدوق قال: حدّثنا أبى رضى الله عنه قال: حدّثنا سعد بن عبدالله عن يعقوب بن يزيد عن علىّ بن أحمد بن أشيم عن سليمان الجعفرى عن أبى الحسن الرضا عليه السلام قال : أتدرى لِمَ سُمّى إسماعيل (صادق الوعد)؟ قال: قلت: لا أدرى، قال: وعد رجلاً فجلس له حولاً ينتظره .
4- مريم /54.علل الشرايع 77.
صدوق از پدرش (رض)، از سعد بن عبدالله، از يعقوب بن يزيد، از علي بن احمد بن اشيم، از سليمان جعفر، از ابوالحسن الرضا(ع) روايت كرده است كه فرمود: آيا ميداني كه چرا اسماعيل را (خوش قول)، ناميده اند؟ عرض كردم: خير، حضرت فرمود: چون با مردي (در جايي) وعده گذاشته بود و تا يك سال (در آن جا) به انتظار او نشست .
الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن الحسن رضى الله عنه قال: حدّثنا سعد بن عبدالله، عن أحمد بن حمزة الأشعرى قال: حدّثنى ياسر الخادم قال: سمعت أبا الحسن الرضا عليه السلام يقول: إنّ أوحش مايكون هذا الخلق فى ثلاثة مواطن: يوم يولد و يخرج من بطن أمّه فيري الدّنيا، و يوم يموت فيري الآخرة و أهلها، و يوم يبعث فيري أحكاماً لم يرها فى دار الدنيا، و قدسلّم الله عزّوجلّ علي يحيي فى هذه الثلاثة المواطن و آمن روعته فقال (و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيّاً) و قدسلّم عيسي بن مريم علي نفسه فى هذه الثلاثة المواطن فقال (و السلام علي يوم ولدت و يوم أموت و يوم أبعث حيّاً ).
مريم / 15. مريم / 33. خصال 107.
صدوق از محمد بن حسن(رض) از سعد بن عبدالله، از احمد بن حمزه اشعري، از ياسر خادم روايت كرده است كه گفت: شنيدم ابوالحسن الرضا(ع) ميفرمايد : وحشتناكترين زمان براي آدمي سه موقع است: يكي روزي كه از مادرش زاده ميشود و چشمش به دنيا افتد، دوم روزي كه مي ميرد و آخرت و اهل آن را مشاهده مي كند، و سوم روزي كه برانگيخته ميشود و احكامي (و شرايطي) را ميبيند كه در دنيا نديده بود. خداوند عزّوجلّ در اين هنگام بر يحيي سلام فرستاد و او را آرامش بخشيده است. آن جا كه مي فرمايد (و سلام بر او روزي كه زاده شد و روزي كه مي ميرد و روزي كه زنده برانگيخته ميشود) عيسي بن مريم(ع) در اين سه هنگام بر خود سلام فرستاده و گفته است (و سلام بر من در روزي كه زاده شدم و در روزي كه مي ميرم و در روزي كه زنده برانگيخته ميشوم)