ابو جعفر محمد بن حسن طوسى،معروف به« شیخ الطائفه» صاحب تفسیر التِبیان فى تفسیر القرآن
محل تولد:
طوس خراسان
تاریخ تولد:
۳۸۵ق
تارخ وفات:
۴۶۰ق
استادان:
سید مرتضى علم الهدى ، شیخ مفید ،
شاگردان:
ابو على ملقب به« مفید ثانى» ، ابراهیم حمویجوینی ، اثیرالدین اومانی ، مجدالدین طوسی ،مجدالدین مراغی . تعداد شاگردان وى از فقها و مجتهدان و علماى شیعه، به بیش از سیصد تن رسید و در همان وقت چند صد نفر از علماى اهل سنت نیز از محضر او استفاده مىکردند.
معرفی تفسیر:
تفسیر التِبیان فى تفسیر القرآن
تفسیرى از محمد بن حسن طوسى معروف به شیخ طوسى، فقیه و محدّث و متکلم نامور امامى قرن پنجم.
این کتاب اولین تفسیر کامل شیعى از قرآن کریم است که مفسر آن، علاوه بر نقل روایات مأثور، با تکیه بر عقل و توجه به علوم مختلف به ارزیابى آراى تفسیرى گذشتگان و معاصران خود پرداخته است, ازینرو این تفسیر جامع انواع علوم و فنون متعلق به تفسیر قرآن، همچون صرف و نحو و اشتقاق و معانى و بیان و حدیث و فقه و کلام و تاریخ است( صدر، ص ۳۳۹). شیخ طوسى خود در کتاب فهرست( ص ۲۸۸) مىگوید که کتابى بىنظیر در تفسیر قرآن دارد( براى داوریهاى علماى قدیم و جدید طبرسى، ج ۱، مقدمه، ص ۷۵, بحر العلوم، ج ۳، ص ۲۲۸, آقا بزرگ طهرانى، ج ۳، ص ۳۲۸, حکیم، ص ۳۱۰- ۳۱۲). پیش از این تفسیر، مفسران شیعه تنها به نقل روایات از صحابه یا ائمه علیهم السلام و نیز اشاره به برخى نکات لغوى و گاه نقل اسرائیلیات پرداختهاند( براى نمونه تفسیر فرات کوفى، تفسیر عیاشى، تفسیر على بن ابراهیم قمى). از میان مفسران اهل سنّت نیز تنها طبرى( متوفى ۳۱۰) علاوه بر نقل اقوال، به نقد آنها و انتخاب روایاتى که از نظر او اصحّ روایات بوده، پرداخته است( آل یاسین، ج ۲، ص ۲۳- ۲۵).
روش تفسیر:
التبیان فى تفسیر القرآن، تفسیر کل قرآن بترتیب سورههاى آن است و در ده جلد تدوین شده است. مفسر در آغاز هر سوره، به نامهاى آن و وجه تسمیه آنها، مکى یا مدنى بودن سوره، و وجود آیه ناسخ و منسوخ در آن اشاره کرده، سپس به بررسى اختلاف قرائات، معناى لغوى واژگان، اشتقاق، صرف، نحو و گاه نکات بلاغى آیات پرداخته و سرانجام، معناى کلى آیات را شرح و تفسیر کرده است( براى اطلاع بیشتر از شیوه شیخ طوسى در پرداختن به مباحث تفسیرى اکبرآبادى، ج ۲، ص ۳۷۱- ۳۷۸, جعفر، ص ۸۷- ۹۳). شیوه بیان و ترتیب مطالب در تفسیر وى عینا در تفسیر مجمع البیان فى تفسیر القرآن امین الاسلام طبرسى( متوفى ۵۳۸) به کار گرفته شده است، با این تفاوت که طبرسى، مباحث لغت و اعراب و قرائات و شأن نزول و معناى آیه را بروشنى از یکدیگر جدا کرده است.
شیخ طوسى در مقدمه التبیان، با اشاره به انگیزه خویش از نوشتن این تفسیر، مىگوید که هیچیک از علماى شیعه را ندیده است که کتابى در تفسیر تمام قرآن و مشتمل بر همه انواع علوم و معانى آن نوشته باشد, تنها برخى از ایشان به ذکر روایات موجود در کتب حدیثى پرداختهاند، بىآنکه استقصا کنند یا در تفسیر مبهمات آن بکوشند.
شیخ طوسى در آن دسته از مباحث کلامى که شیعه رأى خاص دارد، با بهرهگیرى از آیات و روایات و شواهد عقلى به اثبات آن رأى پرداخته است, فى المثل در مبحث امامت، امام را معصوم( ج ۱، ص ۴۴۹، ج ۳، ص ۲۳۶، ج ۸، ص ۳۳۹- ۳۴۰) و منصوص( ج ۵، ص ۴۸- ۴۹) و على علیه السلام را جانشین بلافصل پیامبر اکرم دانسته است. همچنین تقیه را در صورت خوف جانى واجب شمرده( ج ۲، ص ۴۳۵) و استدلال جبّائى بر نفى آن را رد کرده( ج ۴، ص ۱۶۵) و نیز در مواضع گوناگون، شفاعت پیامبر را در حق مؤمنان اثبات کرده است.
در بحث قرائات، از آنجا که وى روایات امامیه را مبنى بر جواز قرائت قرآن به اشکال مختلف موجود پذیرفته است( ج ۱، مقدمه، ص ۹)، به قرائت قرّاء مشهور اشاره و گاه در تأیید رأیى خاص از آنها استشهاد کرده( براى نمونه ج ۲، ص ۲۲۱، ج ۳، ص ۲۰۵) یا برخى قرائتها را بر برخى دیگر ترجیح داده است، اما هیچگاه قول ایشان را یکسره نپذیرفته و حتى گاه آنان را در نحوه قرائتشان تخطئه کرده است.
استشهاد از کلام شاعران جاهلى یا اسلامى، چون اعشى و نابغه و امرؤ القیس و زهیر بن ابى سلمى و جریر بن عطیه( براى فهرست کاملى از نامهاى شاعران جعفر، ص ۲۲۳- ۲۲۷) در تفسیر التبیان فراوان است. غالب این استشهادها، که گستردگى آن در تفاسیر شیعه و اهل سنّت پیش از او سابقه نداشته است، در مجمع البیان طبرسى نیز عینا آمده است, با اینهمه، طوسى نه براى اثبات اعجاز یا بلاغت قرآن، بلکه از سر اضطرار و گاه فقط براى بیان معناى واژهاى قرآنى، به اقوال شاعران استناد کرده است، زیرا به عقیده وى، اگر عناد ملحدان نبود، در تبیین کلمات مشتبه قرآن نیازى به شعر و مانند آن نداشتیم، زیرا این امر در نهایت به استناد به بیتى از اشعار جاهلى یا سخنى از عرب اهل بادیه مىانجامد، حال آنکه شأن و کلام پیامبر از امثال نابغه و زهیر فراتر است( التبیان، ج ۱، مقدمه، ص ۱۶).
به سبب تبحر شیخ طوسى در فقه امامیه و مذاهب اهل سنّت، مباحث فقهى و اصولى نیز در تفسیر وى مطرح شده است. وى در ذیل آیات الاحکام، با ذکر رأى فقهاى امامیه در اصل و فروع مسئله مورد بحث، به اختلاف این آرا با رأى دیگر مذاهب فقهى اهل سنّت اشاره کرده و غالبا تفصیل مباحث را به کتابهاى فقهى خود، همچون سه کتاب نهایة و مبسوط و خلاف، ارجاع داده است. در پارهاى موارد که اختلافى اساسى میان فقه شیعه و اهل سنّت وجود دارد، وى با تفصیل بیشتر به بررسى ادله فقهى دیگر مذاهب پرداخته و کوشیده است با تمسک به ظاهر آیه یا حتى با برگرفتن برخى مبانى ایشان، استدلالشان را به گونهاى جدلى مخدوش کند و رأى فقهى امامیه را اثبات کند.
آثار مفسر:
شیخ طوسى مؤلف دو کتاب از کتب اساسى و مرجع چهارگانه شیعه است، به نامهاى« تهذیب الأحکام» و« الاستبصار» که هر دو در زمینه روایات و احادیثى است که جنبه فقهى و حکمى دارند. از دیگر تألیفات اوست:
۱- النهایة
۲- المبسوط
۳- الخلاف
۴- عدة الأصول
۵- الرجال
۶- الفهرست
۷- تمهید الأصول
۸- التبیان