در پاسخ به نكات زير اشاره ميكنيم:
1- از نظر قرآن، زن و مرد از ارزش معنوي و شخصيت يكساني برخوردارند؛ زيرا آيات قرآني، آن دو را در پيشگاه خدا و در رسيدن به مقامات معنوي، يكسان ميشمارد. از باب نمونه ميتوان به آيه 40 سوره غافر، آيه 97 سوره نحل، آيه 95 سوره آل عمران و آيه 5 سوره فتح اشاره كرد، (ر.ك: علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 2، ص 285).
2- قرآنپژوهان، خطابهاي قرآن را به دو دسته تقسيم نمودهاند: الف) خطاب ويژه مرد يا زن، (ر.ك: بقره، آيه 233 و نساء، آيه 15 و 23 و...) ب ) خطاب مشترك، (ر.ك: نساء، آيه 3، 4 و 32)
خطابهاي مشترك در قرآن دو گونه است: گاهي با عنوان فراگيري مانند واژه «ناس» و «انسان» و «مَنْ» موصول عموم انسانها را خطاب ميكند، (ر.ك: بقره، آيه 21 و نساء، آيه 1 و...) و گاهي در ظاهر از لفظ مذكر استفاده ميكند، ولي عموم را - اعم از زن و مرد - خطاب مينمايد؛ مثل يا ايها الذين امنوا ، (نساء، آيه 136) و يا ايها الذين اوتوا الكتاب ، (نساء، آيه 47) و لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه ، (احزاب، آيه 21) و... درباره شيوه اخير بايد به نكاتي توجه كرد:
1- روشن است كه اينگونه سخن گفتن در ميان انسانها معمول است و اختصاصي به قرآن ندارد؛ به خصوص در مقام قانونگذاري از الفاظ و ضماير مذكر استفاده ميشود، ولي معناي عموم اراده ميگردد.
2- سخن گفتن قرآن با زنان، برخاسته از نگرش آن به ارزشهاي انساني و رعايت حرمت زنان ميباشد. طبيعي است كه مؤدبانه و عفيفانه سخن گفتن با زنان، يكي از راههاي حفظ حرمت آنان ميباشد. اين به معناي عقبنگهداشتن نيمي از انسانها نيست؛ زيرا اينگونه سخن گفتن، حاكي از نوعي احترام و ارج نهادن به مقام شامخ آنها است، چنان كه همين شيوه براي احترام به بزرگتر در ميان انسانها معمول است.
سخن آخر اين كه، تعبير به «اخوان» در پايان آيه حاكي از روح محبت و دوستي و صفا و برادري است كه بايد در كل جامعه اسلامي حاكم باشد؛ ازاينرو، واژه «اخوان» اختصاص به مردان ندارد»، (علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 19،ص 238).