وحي در لغت به معناي آگاهانيدن يا سخن گفتن پنهاني و يا الهام، طلب، اشاره سريع رمزي، رؤيا و... ميباشد كه به دو قسم كلي قابل تقسيم است:
1. وحي تشريعي: خداوند به پيامبران خويش نازل كرده و از طريق آنان به مردم ابلاغ نموده است.
ماهيت اين گونه وحي به صورت كامل براي ما آشكار نيست، چرا كه امري است فوق ادراك بشر عادي و فقط به واسطه توضيح انبيا قابل فهم (آن هم به ميزاني اندك) ميباشد.
2. وحي تكويني: در مقابل وحي تشريعي است و انواع گوناگوني دارد:
أ) الهام دروني انسان: خدا به برخي از بندگان خود مسائلي را به طور دروني الهام ميكند، مانند الهام خداوند به مادر حضرت موسي كه بچه خود را شير دهد.(1)
ب) الهام فطري به انسان: مانند فطرت خدا جويي در انسانها يا الهام فجور و تقوي به انسان كه در آيه 7 سوره شمس به آن اشاره شده است.
ج) الهام غريزي به حيوانات: در قرآن آياتي وارد شده كه دلالت دارد گاه خداوند اموري را به طور غريزي به حيوانات الهام ميكند، مانند: "خداوند براي زنبور عسل وحي فرستاد كه در كوه ها خانه بگيرد".(2)
ه' ) فرمان به جمادات: اگر خداوند بخواهد در جمادات تحولاتي ايجاد كند، به آنها فرمان ميدهد، كه به وحي تعبير شده است، چنان كه درباره تحولاّت زمين در قيامت ميفرمايد: "بأنّ ربك أوحي لها".(3)
بسياري موارد ديگر هست كه در عالم تكوين و نظام خلقت الهي وجود داشته، بارزترين نمونه وحي تكويني، الها مات فطري و غريزي در وجود آدمي است كه انسان را به سوي خداوند سوق داده و هماره از اندرون او را به سوي حق مي كشاند.
پينوشتها:
1 - قصص (28) آيه 7 و هم چنين مراجعه كنيد به آيات 38 طه (20) و 111 مائده (5) و 15 يوسف (12).
2 - نحل (16) آيه 71.
3 - زلزال (99) آيه 5.