"أَفَمَن يَمْشِى مُكِبًّا عَلَىَ وَجْهِهِىَّ أَهْدَىََّ أَمَّن يَمْشِى سَوِيًّا عَلَىَ صِرَ َطٍ مُّسْتَقِيمٍ "(ملك،22)
در تفسير "مكباً على وجهه..." احتمالهاى گوناگونى داده شده است. برخى مىگويند مراد كسى است كه سر به زير افكنده و راه ميرود و به هيچ وجه مسير خود را نميبيند. برخى ديگر نيز، گفتهاند مراد كسى است كه هنگام راه رفتن تعادل ندارد و پى در پى زمين مىخورد. عدهاى نيز گفتهاند: مقصود كسى است كه تمام توجهش به وضع خويش است و از غير خود غافل است.
علامه طباطبايى و آيت الله مكارم شيرازى با توجه به معناي لغوى "مكباً" (كسى كه به رو به زمين افتاده باشد) معتقدند مراد از "مكباً على وجهه" كسى است كه به رو به زمين افتاده و با دست و پا و سينه به پيش مىرود و روى زمين مىخزد و از اطراف خود به طور كامل غافل است.(الميزان، علامه طباطبايى، ترجمه محمدباقر موسوى، ج 19، ص 603، دفتر انتشارات اسلامى ؛ تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 24، ص 349، دار الكتب الاسلاميه.)
براساس نظر همه مفسران، مراد از آيه كفار در مقابل مؤمنان است. كفار با تقليد كوركورانه و بدون توجه به دلايل و برهانها، راه ناهموار را مىروند، در حالى كه مؤمنان با آگاهى، علم و يقين راه اسلام را كه صراط مستقيم را انتخاب كرده، همانند كسى كه راست ايستاده و همه جا را مىبيند به پيش مىروند.