در كتابهايي كه در شأن نزول آيات نوشته شده فقط در مورد سه آيه از سوره نمل مطالبي بيان شده است كه برخي از آنها هم از باب جري و تطبيق است نه شأن نزول.
1. آيه شصت و دوم: آيه معروفي است كه براي رفع گرفتاريها و استجابت دعاها خوانده ميشود: "أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوَّء؛(نمل،62) (آيا بتها بهتر هستند) يا كسي كه مضطر را اجابت و گرفتاري را برطرف ميسازد.". درباره شأن نزول اين آيه شريفه از امام باقر(ع) روايت شده است كه اين آيه درباره امام زمانغ نازل شده است كه در هنگام ظهور، در مقام ابراهيم(ع) ـ در مسجد الحرام ـ نماز ميگزارد و به سوي خدا تضرع و زاري ميكند، و فرمود: به خدا قسم مانند آن است كه ميبينم كسي كه اين آيه درباره او نازل گرديده، ظهور نمايد." هر چند اين مطلب، به عنوان شأن نزول در كتابها، طبقهبندي شده است، ولي در واقع اين مطلب از باب بيان مصداق و تطبيق آيه بر موارد خارجي آن ميباشد.
2. آيه هفتادم از سوره نمل، هنگامي نازل شد كه كافران و مشركان گفتند: "گفتههاي محمد(ص) اساطير و افسانههاي پيشينيان است" و پيامبر(ص) (از اين سخن) سخت غمگين و محزون گرديد. و اين آيه براي تسلاّي خاطر مبارك اوست: "وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لاَ تَكُن فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ ؛(نمل،70) از تكذيب آنان غمگين مباش و سينهات از توطئه آنان تنگ نشود".
.3. آيه ديگري از سوره نمل، كه براي آن شأن نزول نقل شده، آيه هشتادم است كه درباره كفّار قريش نازل گرديده، آن هم درباره قوم مخصوصي از آنان كه خداوند علم دارد كه هرگز ايمان نخواهند آورد، بلكه در كفر خويش خواهند مرد؛ خداوند به پيامبرش خبر داد كه اينان سخن ترا نخواهند پذيرفت و پند تو درباره ايشان سودي نخواهد داشت: "إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَيَ وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَآء؛(نمل،80) به طور مسلّم، تو نميتواني سخنت را به گوش مردگان برساني و نميتواني كران را، هنگامي كه روي بر ميگردانند و پشت ميكنند، فراخواني!"(ر.ك: نمونه بينات درشأن نزول آيات، محمد باقر محقق، ص 593 و 594، نشر انتشارات اسلامي.)