سوره نمل در مكه نازل شده و با حروف مقطعه آغاز گرديده است. بخشي از آيات اين سوره درباره توحيد و نشانههاي ذات الهي در جهان آفرينش ميباشد، و بخش ديگري درباره معاد و كيفيت آن است. در اين سوره، داستان پنج تن از پيامبران، به صورت خلاصه بيان شده است: حضرت موسي، داود، سليمان، صالح و لوط: كه داستان سليمان و ملكه سبا به تفصيل آمده است؛ هم چنين در اين سوره به گفت و گوي حضرت سليمان با هُدْهُدْ و خبردادن وي از وجود مملكتي، به نام سبا كه ملكه و مردم آن خورشيد را پرستش ميكنند، و نيز سخن گفتن مورچهاي با هم نوعان خود، اشاره شده است كه بيان كننده هوش و درك پرندگان و حشرات است، نام سوره نمل از آيه 18 اين سوره گرفته شده است: "قالَت نَملَهٌ يـَاَيُّهَا النَّملُ ادخُلوا مَسـَكِنَكُم لا يَحطِمَنَّكُم سُلَيمـَنُ وجُنودُهُ وهُم لا يَشعُرون؛ اي مورچگان داخل لانههاي خود شويد تا سليمان و لشكريانش شما را پاي مال نكنند، در حالي كه نميفهمند." در اين سوره "بسم اللّه الرحمن الرحيم" دو بار آمده است: 1. آغاز سوره 2. در نامه سليمان به ملكه سبا: "اِنَّهُ مِن سُلَيمـَنَ واِنَّهُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمـَنِ الرَّحيم # اَلاّ تَعلوا عَلَيَّ وأتوني مُسلِمين؛ (نمل،30 و 31) اين نامه از سوي سليمان است و مضمون آن اين است كه: اين نامه به نام خداوند بخشنده مهربان است و توصيه من به شما اين است. برتريجويي در برابر من نكنيد و به سوي من آييد و تسليم حق شويد."
هدف از سوره به فرموده علامه طباطبايي؛ بشارت دادن به مؤمنان و ترساندن كافران و مشركان است؛ در نخستين آيه، مؤمنان را بشارت ميدهد: "تِلكَ ءايـَتُ القُرءانِ وكِتابٍ مُبين # هُدًي وبُشريَ لِلمُؤمِنين؛ (نمل،1 و 2) اين آيات قرآن و كتاب مبين است و وسيله هدايت و بشارت براي مؤمنان است." سپس مؤمنان را توصيف ميكند كه آنها كساني هستند كه نماز را به پا ميدارند و زكات را ميپردازند و به آخرت ايمان دارند. در آيه بعد، كفّار را انذار ميكند و آيات آخر سوره نيز در بردارنده انذار و بشارت است.
داستان امتهاي گذشته ميتواند بهترين درس عبرت براي ديگران باشد، از طرفي انذار ميكند تا آنها طغيان و سركشي نكنند. و مرتكب گناه نشوند تا گرفتار عذاب گردند، و از طرفي بشارت ميدهد كه اگر فرد يا افرادي، مطيع دستورات الهي شوند، سعادت دنيا و آخرت را بتوانند به دست آورند. سوره با اين آيه پايان ميپذيرد: "وقُلِ الحَمدُ لِلّهِ سَيُريكُم ءايـَتِهِ فَتَعرِفونَها وما رَبُّكَ بِغـَفِلٍ عَمّا تَعمَلون؛ (نمل، 93) بزودي خداوند آياتش را به شما نشان ميدهد تا آن را بشناسيد و بدانيد كه پروردگار شما هرگز از كارهايي كه انجام ميدهيد غافل نيست." اين آيه درس بزرگي به انسان ميدهد، نخست آن كه: انسان وظيفه دارد شكر نعمتهاي الهي را به جاي آورد، هم شكر عملي و هم قلبي و هم زباني تا بدين وسيله، موجب زياد شدن نعمت از ناحيه خداوند بروي شود: "لـَغن شَكَرتُم لاَ َزيدَنَّكُم".(ابراهيم،7) دوم آن كه: بداند خدا حاضر و ناظر اعمال اوست و هرگز از وي غافل نيست؛ همه اعمال ما حتي خطوراتي كه در قلب ميگذرانيم، خدا به آن آگاه است، و اگر انسان همين حقيقت را باور داشته باشد و هميشه خود را در محضر خدا حاضر بداند، ميتواند خود را از خيلي گناهان و مفاسد اخلاقي حفظ كند، زيرا علت طغيان و آلوده شدن انسان به گناه و پيروي از هواي نفس، غفلت از خدا است.