برخي از حكمتهاي نزول تدريجي قرآن به شرح زير است:
1. براي دل گرمي و قوت قلب پيامبر اكرم:
"وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْءَانُ جُمْلَهً وَ َحِدَهً كَذَ َلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَ رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً ؛(فرقان،32) و كافران گفتند: چرا قرآن يك جا بر او نازل نميشود؟!، اين به خاطر آن است كه قلب تو را به وسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم."؛ "فَلاَ يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ ؛(يس،76) پس گفتار آنان تو را غمگين نگرداند. ما آن چه را پنهان و آن چه را آشكار ميكنند ميدانيم."
2. خواندن قرآن براي مردم به آرامي:
"وَ قُرْءَانًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُو عَلَي النَّاسِ عَلَيَ مُكْث؛(اسرأ،106) و قرآني (با عظمت را) بخش بخش (بر تو) نازل كرديم تا آن را به آرامي بر مردم بخواني."
بهترين نحوه تعليم و كاملترين شيوه تربيت همان است كه معارف ديني، تدريجاً نازل گرداند تا مردم آهسته اما پيوسته زندگي فردي و اجتماعي خويش را با آن هماهنگ كرده و به مرحله كمال خويش رسانند.
3. تحريف ناپذيري:
نزول تدريجي قرآن اين امكان را فراهم ميساخت تا اصحاب آيات قرآن را حفظ كنند. فصاحت و بلاغت قرآن از يك سو، و اهتمام وعنايت مسلمانان از سوي ديگر وقتي با نزول تدريجي آيات همراه ميگشت، صيانت و حفاظت از وحي الهي را قطعي ميساخت.
4. ارتباط و پيوستگي با حوادث و رويدادهاي زمان:
نزول بسياري از آيات قرآن ارتباط و پيوستگي كامل با حوادث و رويدادهاي زمان پيامبر اكرمداشته و چون اين حوادث تدريجاً به وقوع ميپيوسته، آيات نيز همزمان با آن يا متعاقب آن نازل ميگشتهاند. اين حوادث و وقايع را كه منجر به نزول ميشدهاند، "سبب نزول" يا "شأن نزول" ناميدهاند.
و...(ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 78-79، دارالكتب الاسلاميه؛ ج 18، ص 452-453؛ ج 12، ص 316-317.)