34 سوره انبيأ، پس قضيه خضر نبي كه گويند عمر جاويد يافته، چه ميشود؟ "وما جَعَلنا لِبَشَرٍ مِن قَبلِكَ الخُلدَ اَفَاِن مِتَّ فَهُمُ الخـَـلِدون؛ (انبيأ، 34) و پيش از تو براي هيچ بشري جاودانگي (دردنيا) قرار نداديم، آيا اگر تو از دنيا بروي جاويدانند؟" مشركان، براي ترديد در نبوت پيامبر(ص) به انواع حيله ها و ايرادها متوسل ميشدند. آيه مورد بحث، به يكي از ايرادهاي مشركان اشاره دارد؛ مشركان گاه ميگفتند: سرو صدايي كه پيامبر به راه انداخته دوامي ندارد و با مرگش همه چيز به پايان ميرسد. و گاه چنين ميپنداشتند كه اگر اين، پيامبر است پس بايد عمر جاويدان يابد تا از دينش محافظت كند.
خداوند با نزول اين آيه به مشركان فهماند كه هيچ پيامبري پيش از حضرت محمد6 عمر جاودان نيافته است؛ در عين حال ادياني مانند دين حضرت ابراهيم، موسي و عيسي باقي ماندهاند بنابراين، جاودانگي مذهب نياز به پاسداري دائمي پيامبر ندارد، ممكن است جانشينان او خط او را ادامه دهند.(ر.ك: الميزان، علامه طباطبايي، ج 24، ص 284، جامعه مدرسين.) از شأن نزول آيه، معلوم ميشود كه: الف ـ بحث آيه در مورد حضور و عدم حضور پيامبر براي پاسداري از شريعت خود است و آيه حضور پيامبر را پس از تشريع و استحكام دين، شرط استمرار شريعت نميداند. اين برداشت با عمر طولاني حضرت خضر ـ بنابر نظري كه وي را پيامبر ميداند ـ حتي حضرت عيسيتنافي ندارد. هر كدام از اين دو پيامبر به عللي با وجود زنده بودن از صحنه اجتماع كنار رفته و از نظرها مخفي شدند. در عين حال شريعت عيسي و آيين پيامبري را كه خضر تبليغ ميكرد به حال خود باقي ماندند. بنابراين خداوند، به اين دو عمر جاودان و حضور در كنار دين نداده است. آيه شريفه نيز به همين نكته اشاره دارد. ب ـ بر فرض چشم پوشي از شأن نزول، آيه شريفه خبر از جاودان نبودن (ابدي نبودن) عمر انسانها ميدهد. اين امر در مورد حضرت خضر و عيسي نيز صادق است. هر چند اين دو پيامبر در حال حاضر زنده هستند و عمر طولاني دارند؛ ولي عمر جاودان و ابدي نخواهند داشت و پيش از قيامت طعم مرگ را خواهند چشيد.