از بحث هاى شيرين و زيباى قرآن مثل هاى وارد در سوره هاى مختلف آن است از آنجا كه انسان با امور محسوس و ملموس، انس بيشترى دارد، هرگاه يك رشته مفاهيم عقلى و معارف الهى در قالب مسأل حسى ريخته شود، براى نوع مخاطبان، روشن تر جلوه مى كند.
مَثَل ْ و مِثْل در قرآن يك معنى بيش ندارند و آن همانند دو چيز است 1. هرگاه لفظ «مثيل» را نيز بر آن بيفزاييم، هر سه لفظ، معنى واحدى خواهند...
«مثل»هاى رايج در محاورات مردم مثل چيست؟
چگونه بايد آن را تعريف كرد؟
فرق آن با حكمت و كلمات حكيمانه و كوتاه بزرگان چيست؟
در پاسخ هر سه سوال به صورت كلى مى توان چنين گفت:
هرگاه نكته سنجى در موردى به مناسبتى سخن حكيمانه اى بگويد، و به خاطر زيبائى لفظ و لطافت معنا در جامعه انتشار يابد، و اهل زبان آن را در موارد مشابه...
سيماى «مثل»هاى قرآن با واقعيت «مثل» در محاورات مردمى كاملا آشنا شديم و حد و مرز آن روشن گرديد، اكنون وقت آن رسيده است كه به تحليل كلى مثل هاى قرآنى بپردازيم تا روشن شود كه آيا «مثل»هاى قرآنى از مقوله همان مثل هاى مردمى است كه در محاوره ها بر آن تكيه مى شود يا واقعيت ديگرى دارد هرچند همگى تحت پوشش «مثل» قرار مى گيرد.
آيات قرآنى حاكى از آن است كه در اين كتاب آسمانى «...
مثل صريح و كامِن يا آشكار و پنهان
مثل هاى قرآنى به «صريح» و «كامِن» كه معادل فارسى آن «آشكار» و «پنهان» است، تقسيم مى شود.
نخستين كسى كه اين تقسيم را يادآور شده، بدرالدين زركشى(متوفاى 794) مولف «البرهان فى علوم القرآن» است، وى پس از تقسيم مثل هاى قرآن به اين دو، مثل «كامِن» را آن مى داند كه با لفظ مثل همراه نباشد، اما به جاى مثل به كار رود(1) ....
انسان از محيطى كه در آنجا پرورش يافته، تإثيرپذير مى باشد، و فرهنگ محيط در سخنان او از شعر و نثر جوانه مى زند و افراد آگاه از ويژگى هاى ملت ها، زادگاه سخنان را به خوبى تشخيص مى دهند.
امروز دانشى به نام دانش «سبك شناسى» در جهان ادبيات پى ريزى شده تا انسان بر اثر آگاهى از كيفيت انديشه ها و سبك گفتارهاى هر عصرى، زمان تقريبى نثر و شعر را بشناسد. و در حد امكان گوينده آن...
مثل هاى قرآن به قدرى جالب و زيبا است كه فصحاى عرب، با الهام از آنها مثل هايى را به بيان خود پديد آورده و رواج داده اند.
آمارى از امثال قرآن
در گذشته يادآور شديم كه حقيقت مثل اين است كه سخنى در رابطه با پديده اى گفته شود و به مرور زمان در موارد مشابه، از آن بهره گيرى گردد. و اين نوع بهره گيرى به قدرى مستمر باشد كه سخن حالت «ضرب المثل» به خود بگيرد....
هدف در اين مقالات مسلسل، بيان مثلهاى زيباى قرآن مجيد است. و ما اين مثلها را به ترتيب سوره هاى قرآن شروع كرده و نخستين مثل را كه درباره منافقان است، مطرح مى كنيم.
مثل يكم
«مثلهم كمثل الذى استوقد نارا فلما إضإت ما حوله ذهب الله بنورهم و تركهم فى ظلمات لا يبصرون»(1).
«وصف آنان( منافقان) داستان كسى است كه آتشى برافروخته (تا در سايه آن...
مثل هاى زيباى قرآن (8)
جعفر سبحانى
خداوند در اين تمثيل، حال منافقان را به حال كسانى تشبيه مى كند كه در
بيابانى تاريك و ظلمانى و در باران و رعد و برق گرفتا شده باشند و هيچ راه و پناهى
نيابند.
1. «إو كصيب من السمإ فيه ظلمات و رعد و برق يجعلون إصابعهم فى آذانهم من
الصواعق حذر الموت و الله محيط بالكافرين»(1).
«يا همچون بارانى كه در شب تاريك توإم با رعد و...
مثل سوم ؛معبودان پست تر از پشه
اگر خداوند، در مقام مثل، معبودان پست وحقير مشركان را به پشه تشبيه كرده، به اين جهت است كه اين موجود ريز در عرف و فرهنگ مردم، نمونه روشنى براى حقارت و پستى است، گرچه در آفرينش، از موجودات شگفت انگيز است.
«ان الله لا يستحيى إن يضرب مثلا ما(1) بعوضه فما فوقها فإما الذين آمنوا فيعلمون إنه الحق من ربهم و إما الذين كفروا...
مثل چهارم ؛مردمان كور، كر و لال
خداوند رسول گرامى را از نظر دلسوزى؛ به چوپان گله، و نافهمى و بى شعورى مشركان را به نافهمى حيوانات تشبيه مى كند و آنان را افرادى كور و كر و لال معرفى مى نمايد.
1. «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ...