خط عربي در زمان بعثت افزون بر آن كه از نقطه خالي بود، به شكل (علائم، حركات، حروف و كلمات)، نشانه و علامت نيز نداشت و به طور طبيعي قرآن كريم نيز، طبق معمول آن زمان، اعراب نداشت. مسلمانان در ابتداي صدر اسلام، حافظ قرآن بودند و با توجه به عرب زبان بودن حافظان كه افراد بسياري بودند و قرآن به زبان آنان بود، صحيح ميخواندند و از اين جهت مشكلي نبود؛ به خصوص كه مسلمانان، به قرآن عنايت فراوان داشتند و آنان قرآن را از بزرگاني كه به زمان پيامبر(ص) نزديك بودند، فرا ميگرفتند؛ اما در پايانِ قرن اول كه مسلمانان غير عرب به جامعة اسلامي فراوان شدند و با زبان عربي، بيگانه بودند، به قرار دادن علائم و نشانه هايي براي كلمات قرآن، نياز مبرم پيدا شد تا به اين وسيله از خطاها در خواندن قرآن، پيشگيري شود؛ از اين رو، قرآن كريم به دستور اميرالمؤمنين علي و به وسيله "ابيالاسود دُئلي"، اعراب و نقطهگذاري شد، البته خطاطان و خوشنويسان تا اواخر قرن چهارم، قرآن را به خط كوفي مينوشتند، ولي خط نسخ در اوايل قرن پنجم جاي خط كوفي را گرفت، از اين قرن تمام نقطهها و نشانههايي كه هماكنون معمول و متداول است، در خط قرآن نوشته ميشد.(تاريخ قرآن كريم، سيد محمدباقر حجتي، ص 465 و 484، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، علوم قرآني، آيتالله معرفت، ص 173، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيد.)
قرآنهاي موجود در ايران نيز مطابق با همين نسخه بوده و فرقي با هم ندارند و در همان تاريخ به وسيله "ابيالاسود دُئلي" اِعراب و نقطهگذاري شدهاند.
نتيجه آنكه چون عربها، به اقتضاي فطرت يا مادري بودن زبان عربي، با قوانين صرف و نحو مأنوس بودند، نيازي به علائم اعراب نداشتند؛ امّا با مسلمان شدن غير عربها و نيازمند شدن آنها به اعراب، قرآن كريم، اعراب گذاري شد تا دچار مشكلات پيش بيني شده، نشوند.
در ضمن يادآوري ميشود، "ابوالاسود دُئَلي"، افزون بر نقطه گذاري قرآن، با هدايت امام علي، مبتكر قوانين نحوي نيز بود.